پيامها:
۱- قهر خداوند نسبت به يهوديان پيمانشكن كافر، حكيمانه است. «الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ»
۲- نشانه عزّت خداوند، تار و مار شدن يهوديان پيمان شكن و توطئهگر است.
«الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ»
۳- تمام پيروزیها را از او بدانيم. هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
۴- حساب توطئهگران اهل كتاب از حساب بقيه آنان جداست. «الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ»
۵- تبعيد از وطن، يكی از مجارات الهی است. هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ ... مِنْ دِيارِهِمْ
۶- قدرت هيچكس و گروهی را پايدار ندانيد. «ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا»
۷- كيفر كسیكه از تعهّدات و پيمانهای اجتماعی خارج میشود، آن است كه از وطن خارج شود. أَنْ يَخْرُجُوا ...
۸- محاسبات و تجهزات كفّار در برابر اراده الهی، ناكارآمد و بیفايده است.
«ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ»
۹- در جنگ و جهاد با كفار، تمام محاسبات نبايد بر اساس تجهيزات و امكانات مادی باشد. «فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا»
۱۰- تخريب ساختمانهای دشمن، در مواردی جايز است. «يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ»
۱۱- آنجا كه اراده خدا باشد، دوست و دشمن دست به يك كار میزنند. «يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ»
۱۲- خداوند هم سبب ساز است و هم سبب سوز، ترس را سبب قرار میدهد و دژها را از سببيّت میاندازد. «قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ»*
۱۳- مطالعه تاريخ، سرگرمی نيست، وسيله عبرت است. فَاعْتَبِرُوا ... تاريخ، گذرگاه است نه توقّفگاه.
۱۴- استفاده از تاريخ، بصيرت میخواهد. «فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ»