فراز چهارم ؛ 📖 چيزى مرا نگران نساخت جز اين که ديدم ناگهان مردم همچون يال هاى انبوه و پرپشت «کفتار» به سوى من روى آوردند و از هر سو گروه گروه به طرف من آمدند تا آن جا که (نزديک بود دو يادگار پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)) «حسن و حسين» پايمال شوند و ردايم از دو طرف پاره شد. و اينها همه در حالى بود که مردم همانند گوسفندانى (گرگ زده که دور چوپان جمع شوند) در اطراف من گرد آمدند; ولى هنگامى که قيام، به امر خلافت کردم، جمعى پيمان خود را شکستند و گروهى (به بهانه هاى واهى سر از اطاعتم پيچيدند و از دين خدا بيرون پريدند و دسته ديگرى راه ظلم و طُغيان را پيش گرفتند و از اطاعت حق سر برتافتند، گويى که آنها اين سخن خدا را نشنيده بودند که مى فرمايد: «سراى آخرت را تنها براى کسانى قرار مى دهيم که نه خواهان برترى جويى و استکبار در روى زمينند و نه طلب فساد، و عاقبت (نيک) براى پرهيزگاران است»! آرى به خدا سوگند! آن را شنيده بودند و خوب آن را حفظ داشتند ولى زرق و برق دنيا چشمشان 🤤🤑 را خيره کرده و زينتش آنها را فريفته 😵‍💫 بود. ┅─────────── مطالعه شرح و تفسیر این فراز ؛ https://eitaa.com/ghararemotalee/12339 —— ⃟‌ ———————— 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -