.🔰 آموزشگاه موسیقی و ماجرای قضای نماز شب 💢 چند روزی بود که ذهنم درگیر اتفاقات پلمپ آموزشگاه موسیقی شد، روابط ناسالم و اتفاقات مختلفی که شاید در گوشه و کنار خیابان برای دختران می‌افتد و علت اصلی آن ریشه در آموزشگاه‌های این چنینی دارد. از معلم زبانی که برای دختران از خوبی‌های ارتباط با همجنس می‌گوید، (فوتسال، بوستان نرگس و داستانی که شاید بعدها بازش کنیم) تا معلمی که از فقیه وقیح سخن می‌گوید، همان معاویه گم تو لباس علی! 💢 از آخوند منحرفی که میتینگ می‌گیرد و در شب قدر برای لایو ایستاگرامی رفقا همه چیز را بهم می‌بندد تا دولتمرد استانی که چشم در چشم‌م دروغ بارم می‌کند و از دور با نیش خند ذکر می‌گوید، وقتی گوش تیز می‌کنم، این جمله‌اش همچون چکش پرده گوشم را آزار می‌دهد: «مثلهم کمثل الحمار یحمل افسارا» 💢 قرارگاه 19 دی بود، برای ارائه وضعیت سینما و شبکه نمایش خانگی محضر مسئولین استانی بودیم. آیت الله سعیدی هم بود. بماند که سه بار تذکر برای قطع کلیپ‌ گرفتیم تا روحیات حضرت آیت الله بابت وضعیت ناهنجار سینمای ایران مکدر نشود، اما خنجر لطفی نیاسر رئیس صداوسیمای قم بر سینه‌ام نشست: «جوان این فیلم‌ها را می‌بینی نماز شبت قضا می‌شود. صلاح نیست.» 💢 مگر چه دیدم، آثار مجوز گرفته از وزارت ارشاد را دیدم، کارهایی که امروز میلیون میلیون مشتری دارد و رقیب تلویزیون شده، می‌دانی چقدر نوجوان و جوان مشتری این داستان‌ها شدند، راستی شبکه نور که مشتری‌اش همان تو و خانواده‌ات هم نیستید، حالا معاون‌ت با چه ماموریتی میان این جمع‌ها نشسته است؟ 💢 این بار نباید بنشینیم و به حال کشورم زار بزنیم، این بار ماجرا این نیست که مشتی نیویورکی پاشنه مهمیز بسته و گاوچران مومشکی با ریش‌های خاص انقلابی‌نما و تسبیحی شکوفه گرفته از درد بچه‌های انقلاب، افسار کنند و دهان‌مان را ببندند. انتهای این حرف سرطان نیست، یرقان نیست، تیری است که بر قلب نشسته و راهی است که باید ادامه بدهیم و تو آشفته از این وضعیت نباید بنشینی و رها کنی که باید مطالبه کنی، پدرشان را دربیاوری که نالایق است آنکه در انقلاب بیهوده جا باز کرده و مسئول شده. اگر پدران‌مان با نالایقان تعارف نداشتند که امروز داستان چیز دیگری بود و ما نمی‌ماندیم میان مشتی نالایق. 💢 آنکه خبرنگاری نکرد و شد مدیر مسئول 💢 آنکه مدیر نبود و به نام او مدیریت کرد 💢 آنکه سواد نداشت و بر کرسی درس نشست 💢 آنکه شاعر نبود و شعر گفت 💢 آنکه آخوند نبود اما روحانی شد 💢 آنکه تا دیروز ریش نداشت و امروز ریشه‌ام را می‌زند 💢 آنکه لئیم بود، پست بود و منعم نامش دادند تا با ورزش تیشه به ریشه دیانت بزند ❕ قم این روزها یتیم است، بیشتر از قبل بی‌پدر شده است، پدران این شهر را به گوشه راندند تا نالایقان افسار شهر را به دست بگیرند، شهر آل الله کجا و این همه ماجرای جسته و گریخته کجا! 🔶 علی تو برایمان پدر بودی، تو بیا و دوباره پدری کن، علی نرو که جان خسته این شهر روایتگر امامی است که ماموم ندارد، مامومی است که بی امام مانده، بچه مسجدی که جا ندارد و مسجدهایی که پر از جا مانده‌اند. پایگاه‌های بسیج‌مان یکی یکی قفل می‌خورد و بسیجی شهرمان لااله الاالله. چه اشتباهی کردم، چه کار زشتی کردم! 📌 @ponezs