📖 امام عليه السلام در اين گفتار نورانى چهرۀ واقعى دنيا را به همگان نشان داده و از بى‌وفايى و ناپايدارى و مشكلات گوناگون آن سخن مى‌گويد؛ سخنى كه از جان مولا برخاسته و بر جان مى‌نشيند. حضرت در آن به شش نكتۀ مهم اشاره كرده است: نخست مى‌فرمايد: «انسان در اين دنيا هدفى است كه تيرهاى مرگ همواره به سوى او نشانه‌گيرى مى‌كند و ثروتى است كه مصائب، در غارت آن شتاب دارند و بر يكديگر سبقت مى‌گيرند»؛ (إِنَّمَا الْمَرْءُ‌ فِي الدُّنْيَا غَرَضٌ‌ تَنْتَضِلُ‌ فِيهِ‌ الْمَنَايَا وَ نَهْبٌ‌ تُبَادِرُهُ‌ الْمَصَائِبُ‌) . «غرض» به معناى هدفى است كه به آن تير مى‌اندازند و «تَنْتَضِلُ‌» از ريشۀ «نضل» (بر وزن عزل) به معناى غلبه در مبارزه و «منايا» جمع «منية» به معناى مرگ است. جالب اينكه در اين عبارت انسان به دو چيز تشبيه شده؛ يكى هدفى🎯 كه تيراندازان آن را نشانه مى‌گيرند و ديگر سرمايه‌اى💰 كه غارتگران آن را چپاول مى‌كنند. انسان آن هدف است و عوامل مرگ‌زا تيرهايى كه به سوى او پرتاب مى‌شوند. وجود انسان و استعدادهاى فراوان او همان سرمايۀ عظيمى است كه مصائب مختلف به غارت آن مى‌پردازند و به همين دليل آرامش واقعى هرگز در اين زندگى ديده نمى‌شود. چگونه انسانى مى‌تواند آرامش داشته باشد در حالى كه دشمنانى از اطراف، او را نشانه گرفته‌اند و غارتگرانى اطراف خانۀ او جمع شده‌اند. در دومين نكته كه در واقع تكميل كنندۀ نكتۀ پيشين است مى‌فرمايد: «همراه هر جرعه‌اى گلوگير شدنى و همراه هر لقمه‌اى (نيز) گلوگرفتنى است»؛ (وَ مَعَ‌ كُلِّ‌ جُرْعَةٍ‌ شَرَقٌ‌ وَ فِي كُلِّ‌ أَكْلَةٍ‌ غَصَصٌ‌) «شَرَق» مايه‌اى است كه گلوى انسان را مى‌گيرد و «غَصَص» غذايى كه گلوگير مى‌شود. اشاره به اين‌كه در كنار هر لذتى از لذات دنيا خطرات و ناراحتى‌هايى وجود دارد؛ در كنار هر نوشى نيشى است و در كنار هر خوشبختى بدبختى. زندگى آميخته با انواع مشكلات و مصائبِ‌ از دست رفتن نيرو و توان جسمانى و بستگان و دوستان و ثروت‌ها و سرمايه‌ها