📖 مى‌دانيم خوارج، گروهى متعصب و خشك و بسيار نادان و احمق بودند. خود را برترين خلق خدا مى‌پنداشتند و آيندۀ درخشانى به خود نويد مى‌دادند. آن‌ها در برابر اميرمؤمنان على عليه السلام قيام كردند و فكر حكومت عراق و تمام بلاد مسلمين را در سر مى‌پروراندند. امام عليه السلام به آن‌ها نصيحت جالب و جامعى كرد به‌گونه‌اى كه اكثريت آن‌ها از خواب بيدار شدند و به سوى امام عليه السلام بازگشتند؛ ولى اقليتى، به شدت مقاومت كردند و تقريباً همگى به استثناى چند نفر در ميدان نبرد نهروان به خاك افتادند. گفتار فوق را امام عليه السلام زمانى بيان كرد كه با ياران خود از كنار كشته‌هاى آن‌ها مى‌گذشت، فرمود: «بدا به حال شما، به يقين كسى كه شما را فريب داد به شما ضرر زد»؛ (وَ قال عليه السلام وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ‌ يَوْمَ‌ النَّهْرَوَانِ‌: بُؤْساً لَكُمْ‌ لَقَدْ ضَرَّكُمْ‌ مَنْ‌ غَرَّكُمْ‌) «بؤس» در اصل به معناى ضرر و شدت است و جملۀ «بُؤساً لَكُمْ‌» نفرين دربارۀ خوارج نهروان است كه گرفتار شدت و زيان شوند. «غَرّكم» از مادۀ «غرور» به معناى فريب است. در اين‌جا بعضى از حاضران از امام عليه السلام توضيح خواستند و عرض كردند: چه كسى آن‌ها را فريب داد؟ امام عليه السلام در پاسخ فرمود: «شيطان گمراه كننده و نفس امارۀ به بدى»؛ (فَقِيلَ‌ لَهُ‌ مَنْ‌ غَرَّهُمْ‌ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ‌ فَقَالَ‌ الشَّيْطَانُ‌ الْمُضِلُّ‌ وَ الْأَنْفُسُ‌ الْأَمَّارَةُ‌ بِالسُّوءِ‌). آرى انسان دو دشمن فريبكار دارد: يكى از برون و ديگرى از درون. شيطان از برون و نفس اماره از درون و مى‌دانيم شيطان در صورتى است كه نفس اماره بر انسان مسلط باشد. همان گونه كه قرآن مجيد مى‌فرمايد: «إِنَّهُ‌ لَيْسَ‌ لَهُ‌ سُلْطٰانٌ‌ عَلَى اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَلىٰ‌ رَبِّهِمْ‌ يَتَوَكَّلُونَ‌ * إِنَّمٰا سُلْطٰانُهُ‌ عَلَى اَلَّذِينَ‌ يَتَوَلَّوْنَهُ‌ وَ اَلَّذِينَ‌ هُمْ‌ بِهِ‌ مُشْرِكُونَ‌» ؛ چراكه او، بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان مى‌كنند، تسلطى ندارد.