┄═⊹❁❈【 ۱۶۷ 】 ❈❁⊹═┄ ╔═══════════════════ وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَىٰ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَىٰ أَصْنَامٍ لَهُمْ ۚ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَٰهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ ۚ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ۱۳۸۝ بنی‌اسرائیل را از دریا🌊 عبور دادیم. در مسیرشان به مردمی رسیدند که سخت مشغول پرستش بت‌هایشان🗿 بودند. با دیدن این صحنه، بنی‌اسرائیل گفتند: «موسی! همان‌طورکه آن‌ها بت‌هایی برای عبادت دارند، برای ما هم بتی برای عبادت تعیین کن!» موسی سرزنششان کرد: «واقعاً که ملت نادانی هستید! إِنَّ هَٰؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِيهِ وَ بَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ۱۳۹۝ آیین این گروه نابود‌شدنی است و کارهای عبادی‌شان باطل و بی‌نتیجه.» قَالَ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَٰهًا وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ۱۴۰۝ با تعجب ادامه داد: «یعنی می‌گویید دنبال معبودی جز خدا برایتان باشم؟! درحالی‌که او شما را بر مردم زمانتان برتری داده است.» وَ إِذْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ ۖ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَ فِي ذَٰلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ ۱۴۱۝ یادتان باشد که از چنگ فرعونیان نجاتتان دادیم. آن‌ها به‌شدت شکنجه‌تان می‌‌دادند: پسرانتان را به فجیع‌ترین وضع می‌کشتند و بانوانتان را برای بهره‌کشی نگه می‌داشتند. تمام این سختی‌ها و راحتی‌ها برایتان آزمایشی بزرگ از طرف خدا بود. ۞ وَ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَ قَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ۱۴۲۝ برای نزول تورات، با موسی مدت سی شب را قرار گذاشتیم و آن را با ده شبِ دیگر کامل کردیم: وعدۀ خدا در پایانِ چهل شب عملی شد. موسی وقت حرکت به‌طرف وعده‌گاه به برادرش هارون سفارش کرد: «جانشینِ من بین مردم باش و کارها را سروسامان بده. در ادارۀ امور هم، از نظر و روش خرابکارها استفاده نکن.» وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَ لَٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ۱۴۳۝ وقتی موسی به وعده‌گاه ما آمد و خدا با او سخن گفت، تقاضا کرد: «خدایا، خودت را به من نشان بده تا نگاهت کنم.» خدا فرمود: «هرگز در دنیا، طاقت دیدن مرا نداری. برای درک این محدودیت به این کوه🗻 نگاه کن: اگر در جای خود باقی ماند، تو هم مرا خواهی دید.» همین‌که خدا خودش را به آن کوه نمایاند، آن را متلاشی کرد و موسی مدهوش بر زمین افتاد! وقتی به‌هوش آمد، اعتراف کرد: «خدایا، تو پاکی. به درگاهت توبه کردم و من اولین کسی هستم که به این وضوح باور می‌کند که دیدار تو در دنیا ناممکن است.» ═══════❖•° 𑁍 °•❖══════ | | 🔗 مبـاحـث | فـقه و احـکام | تـلاوت | 🖱️ فـهرسـت سـور قـرآن کـریـم ╭══════════ ✨ @Nafaahat ╰๛--- ‑ ‑ - -