حال ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ سیدمهدی بحرالعلوم شاگردش، سیدجواد، را احضار کرده بود. حسابی با او دعوا کرد که چرا از حال همسایه‌اش خبری ندارد؛ خانواده‌ای که یک هفته با خرمای نسیه سر کرده‌اند و آن شب دیگر نسیه هم به آنان نداده بودند. سیدجواد باناراحتی اظهار بی‌خبری کرد: «اگر می‌دانستم، رسیدگی می‌کردم استاد.» بحرالعلوم شاگرد را عتاب کرد: «اگر می‌دانستی و رسیدگی نمی‌کردی که مسلمان نبودی، یهودی بودی!» پیش‌خدمت بحرالعلوم همراه سیدجواد غذاها و مبلغی پول را تا خانه همسایه آورد. همسایه از طعم غذا دستش آمد این غذا عربی نیست. با پرس‌وجو متوجه شد سیدمهدی بحرالعلوم، که اصلاً ایرانی بود، از حالش خبر شده و این‌ها را فرستاده، در حالی که رازش را به کسی نگفته بود.[1] ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ سلام‌الله‌علیه: (از نشانه‌های پیروان ما) رسیدگی به همسایگان نیازمند است « وَ التّعاهُدُ لِلجیرانِ مِنَ الفُقَراءِ » [2] [1] الکنی والالقاب، محدث قمی ره، ج 2، ص 62 [2] اصول کافی، شیخ کلینی ره، ج 2، ص 74 🌐 @mabaheeth