📖 جمعى از شارحان نهج البلاغه در اينجا به شرح اين كلام نورانى نپرداختهاند و جمع ديگرى اصلاً آن را ذكر نكردهاند شايد به اين دليل كه عين اين كلام در لابهلاى خطبۀ 153 آمده و به شرحى كه در آنجا دادهاند قناعت كردهاند و مىدانيم مرحوم سيد رضى گاهى جملههايى را از خطبههاى مفصل برمىگزيده و به عنوان كلمات قصار مىآورده است.
☜ به هر حال امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه سه دستور مهم مىدهد كه هركَس به آنها عمل كند رستگار خواهد بود.
نخست مىفرمايد: «فخرفروشى خود را كنار بگذار»؛ (ضَعْ فَخْرَكَ) ☜ ممكن است انسان امتيازاتى داشته باشد كه مايۀ افتخار است چه ازنظر علم و دانش و چه ازنظر موقعيت اجتماعى و حسن ظاهر و صفات برجستۀ اخلاقى. اينها واقعيت است ولى آنچه نكوهيده است اين است كه انسان افتخارات خود را ذكر كرده و به آنها افتخار كند و خود را به اين وسيله از ديگران برتر بشمارد.
از آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى بهخوبى استفاده مىشود كه اين كار يكى از زشتترين كارهاست.
در قرآن مجيد در ضمن نصايح لقمان مىخوانيم: « وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لَا تَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللّٰهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ »؛ (پسرم!) با بىاعتنايى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو كه خداوند هيچ متكبر مغرورِ خيالپردازى را دوست ندارد».
اين موضوع بهقدرى اهميت دارد كه اميرمؤمنان على عليه السلام در حديثى كه مرحوم صدوق در كتاب خصال از آن حضرت نقل كرده، مىفرمايد: «أَهْلَكَ النَّاسَ اثْنَانِ خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ؛ مردم را دو چيز هلاك كرده است: ترس از فقر (كه موجب دست زدن به كارهاى خلاف مىشود) و فخرفروشى».
در حديث ديگرى از امام زين العابدين عليه السلام مىخوانيم كه در ضمن دعاى
#مكارم_الاخلاق از خداوند چنين تقاضا مىكند: «وَ هَبْ لِى مَعَالِى الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِى مِنَ الْفَخْرِ؛ خداوندا! اخلاق برجسته را به من ارزانى كن و از فخرفروشى مرا مصون دار»
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│ 🌒
@Mabaheeth
╰───────────