#نهج_البلاغه |
#نامه_ها
✉️ نامه ۴۴ - نامه به زياد بن أبيه در بر حذر داشتن او از نیرنگ معاویه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى زياد ابن أبيه و قد بلغه أن معاوية كتب إليه يريد خديعته باستلحاقه
(نامه به زياد بن أبيه در سال 39 هجرى آن هنگام كه امام با خبر شد، معاويه نامهاى به او نوشته، و به بهانه اينكه زياد برادر معاويه است مىخواهد او را فريب دهد)
📜 وَ قَدْ عَرَفْتُ أَنَّ مُعَاوِيَةَ كَتَبَ إِلَيْكَ يَسْتَزِلُّ لُبَّكَ وَ يَسْتَفِلُّ غَرْبَكَ فَاحْذَرْهُ فَإِنَّمَا هُوَ اَلشَّيْطَانُ يَأْتِي اَلْمَرْءَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ لِيَقْتَحِمَ غَفْلَتَهُ وَ يَسْتَلِبَ غِرَّتَهُ
اطلاع يافتم كه معاويه براى تو نامهاى نوشته تا عقل تو را بلغزاند و ارادۀ تو را سُست كند. از او بترس كه شيطان😈 است، و از پيش رو، و پشت سر، و از راست و چپ به سوى انسان مىآيد تا در حال فراموشى، او را تسليم خود سازد، و شعور و دركش را برُبايد.
وَ قَدْ كَانَ مِنْ أَبِي سُفْيَانَ فِي زَمَنِ عُمَرَ بْنِ اَلْخَطَّابِ فَلْتَةٌ مِنْ حَدِيثِ اَلنَّفْسِ وَ نَزْغَةٌ مِنْ نَزَغَاتِ اَلشَّيْطَانِ لاَ يَثْبُتُ بِهَا نَسَبٌ وَ لاَ يُسْتَحَقُّ بِهَا إِرْثٌ وَ اَلْمُتَعَلِّقُ بِهَا كَالْوَاغِلِ اَلْمُدَفَّعِ وَ اَلنَّوْطِ اَلْمُذَبْذَبِ
آرى ابو سفيان در زمان عمر بن خطّاب(علیه ما علیه) ادّعايى بدون انديشه و با وسوسۀ شيطان كرد كه نه نَسَبى را درست مىكند، و نه كسى با آن سزاوار ارث مىشود. ادّعا كننده چونان شترى بيگانه است كه در جمع شتران يك گله وارد شده تا از آبشخور آب آنان بنوشد كه ديگر شتران او را از خود ندانسته، و از جمع خود دور كنند. يا چونان ظرفى كه بر پالان مركبى آويزان و پيوسته از اين سو بدان سو لرزان باشد.
فَلَمَّا قَرَأَ زِيَادٌ اَلْكِتَابَ قَالَ شَهِدَ بِهَا وَ رَبِّ اَلْكَعْبَةِ وَ لَمْ تَزَلْ فِي نَفْسِهِ حَتَّى اِدَّعَاهُ مُعَاوِيَةُ
(وقتى زياد نامه را خواند گفت به پروردگار كعبه سوگند كه امام عليه السلام به آنچه در دل من مىگذشت گواهى داد تا آن كه معاويه او را به همكارى دعوت كرد.
---------
قال الرضي: قوله عليهالسلام الواغل هو الذي يهجم على الشرب ليشرب معهم و ليس منهم فلا يزال مدفعا محاجزا
«واغل» حيوانى است كه براى نوشيدن آب هجوم مىآورد؛ امّا از شمار گله نيست و همواره ديگر شتران 🐫 🐪🐫 او را به عقب مىرانند.
و النوط المذبذب هو ما يناط برحل الراكب من قعب أو قدح أو ما أشبه ذلك فهو أبدا يتقلقل إذا حثّ ظهره و استعجل سيره
و «نوط مذبذب» ظرفى است، كه به مركب مىآويزند، كه هميشه به اين سو و آن سو مىجهد، و در حال حركت، لرزان است)
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐
@Mabaheeth
╰──────────