#لالہ_های_آسمونے
🔷بعد از
#شهادت ايشان يك روز خيلي دلم گرفته بود و با عكسش درد و دل كردم. باز هم از آن حرفاي قديمي زدم، از تنهايي قبر و قيامت گفتم. همان شب خواب ديدم در يك جاي
#تاريكي قراردارم، به سمت جلو شروع به حركت كردم، يكدفعه به داخل يك چاه بزرگ افتادم و تنه يك درخت هم به سمت من پرتاب شد. همان لحظه ديدم محمدآقا با
#لبخندي كه به لب داشت دستم را گرفت و من را از چاه بيرون كشيد.
🔶محمد آقا به لحاظ اخلاقي، فردي صبور،
#مهربان و با اخلاق بود. هميشه بنده را شرمنده اخلاق و رفتارش مي كرد. در طول مدتي كه با هم زندگي كرديم حتي يك بار هم خشم و
#عصبانيتش را نديدم، جز يك بار، وقتي يكي از اقوام مطلب نادرستي را در خصوص مقام معظم رهبري عنوان كردند ديدم خيلي عصباني شد و همان لحظه يك جواب محكم، درست و دندان شكن به ايشان داد و خيلي خوب و به جا از
#رهبري دفاع كرد.
🔷اهل نماز شب و
#گريه هاي نيمه شب بود طوري كه گاهي از اوقات با گريه هاي نماز شب ايشان بنده براي نماز بيدار مي شدم، ميديدم دارد با خدا راز و نياز مي كند و
#اشك ميريزد. يك قرآن توجيبي داشت كه هميشه همراهش بود و آنرا قرائت ميكرد. معمولاً هر زماني كه در زندگي با مشكلي مواجه ميشد، با ذكر صلوات حلش مي كرد. با اين ذكر زياد مانوس و محشور بود. يک روز برادر ايشان تصادف خيلي سختي داشتند. طوري كه همه فاميل از اين موضوع ناراحت بودند. اما محمدآقا خيلي
#صبور و خونسرد بود. مي گفت تا خدا نخواد هيچ اتفاقي نمي افتد.
✍️ به روایت همسر بزرگوارشهید
#شهید_محمد_منتظرقائم🌷
#سالروز_شهادت
┄┅┅✿❀
@mabareshohada ❀✿┅┅┄