🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🍃🌷🕊 سر تا پاش خاكي بود. چشمهاش سرخ شده بود؛ از سوز سرما. دو ماه بود نديده بودمش. گفتم: حداقل يه دوش بگير، يه غذايي بخور، بعد نماز بخون. سر سجاده ايستاد. آستينهاش رو پايين كشيد و گفت: «من باعجله اومدم كه نماز اول وقتم از دست نره.» كنارش ايستادم. حس ميكردم هر آن ممكن است بيفتد زمين، شايد اينجوري ميتوانستم نگهش دارم. منبع: منبرک 🌷شهید محمد ابراهیم همت🌷 #نماز_اول_وقت 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺