محمد ابوی سانی | قیام🇵🇸
آفتاب را انکار نکنیم! وقتی در آغاز هفته کتاب خبر بسته شدن کافه کتاب آفتاب را شنیدم؛ افسوس خوردم و وقتی نوع موضع‌گیری‌ها و انتقال اخبار را شنیدم افسوسم بیشتر شد! چند نفر از دوستان تماس گرفتند که کافه کتاب آفتاب را تعطیل کردند؛ وقتی بررسی کردم دیدم تعطیل شدنی در کار نیست؛ بلکه امتیازی که شهرداری به این مجموعه داده است حذف شده است؛ مالکی از مستاجر خود خواسته اش ملکش را تخلیه کند! جواز کسب کتاب فروشی‌اش ابطال نشده است که بگویند تعطیلش کرده اند! در طول چند سال گذشته دو بار دیگر چنین اتفاقی می خواست برای کافه کتاب بیافتد، که هر بار ورود کردم و در حد توانم تلاش کردم که این کتاب فروشی بماند و چراغش روشن باشد که بعضی را خود برادران قدسی اطلاع دارند و بعضی را هم اطلاع ندارند و همه‌ی آن پیگیری‌ها با علم بر آن بود که از لحاظ سیاسی دیدگاه‌های متفاوت و گاه متضاد داشتیم! این بار باز هم می‌گویم با بسته شدن هر کتاب فروشی که باشد چه موافق فکر سیاسی من و چه مخالف فکر سیاسی من مخالفم! ولی با قانون موافقم و مخالف هر گونه قانون گریزی و آنارشیست هستم. پس باید صداقت داشت و گفت که کتاب فروشی تعطیل نشده است! و البته نباید فراموش هم کرد که مجموعه کتاب آفتاب چه در روزهای اول تولد خود و چه در سالهای نوجوانی و بلوغ چقدر مورد حمایت بچه‌های انقلاب بود و چقدر پایگاهای بسیج و مساجد مخاطبش بودند و مکان فعلی ایشان نیز حمایت جریان انقلابی شهرداری وقت بود. این شرط انصاف نیست که آن همه حمایت ها دیده نشود و فراموش شود و انکار شود! آنچه امروز در باب تخلیه ملک شهرداری در حال رخداد است یک امر حقوقی است و اگر کتاب آفتاب حقی برای خودش قائل است به مقام قضایی شکایت کند! اما از بحث حقوقی بگذریم؛ ماجرای استفاده از امتیازهای فرهنگی شهرداری یک طرف و نفرین بچه‌های انقلابی و مدافعان امنیت یک طرف و طعنه به نظام و رهبری یک طرف! همان طور که با بسته شدن کتاب آفتاب مخالفم و برای استقرار در مکان جدید کمکی بتوانم بکنم دریغ نخواهم کرد؛ ولی با مواضع سیاسی مدیرانش هم قطعا مخالفم و بعضی مواضع را خیانت در حق ایران و انقلاب و خون شهیدی می دانم که گفت جمهوری اسلامی حرم است! کاش برادر قدسی همان صراحتی که در گفتگوهای خصوصی دارند در فضای رسانه‌ای هم داشته باشند و بگویند مواضع این دو ماه‌شان را چگونه دفاع کنیم؟ چگونه از فوت مهسا امینی برای تخریب فضای روانی جامعه بهره بردید ولی از تکه‌تکه شدن آرمان و روح الله نگفتید! امروز دومین بسیجی مشهد آسمانی شد و شهادت را به آغوش کشید و بعد رسول دوست محمدی به سوگ حسن براتی نشستیم! برادر عابس عزیز؛ از رفقای بسیجی قدیم خود انتظار دارید در خون غلطیدن رفقای شهید خود را ببینند و مواضع شما در تحریک و تشویش جامعه را فراموش کنند؟ آفتاب خون ‌شهید را انکار نکنیم! محمد حسین زاده بسیجی و فعال کتاب و کتابخوانی ‌🔹🔸تحلیل های کوتاه فرهنگی سیاسی"محمد حسین‌زاده" را از اینجا دنبال کنید: @hoseinzadeh1364 «قیام» رو در ایتا دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/500433117C61c5675348