روی شطرنج اين چفيه ها آدم هايی ايستاده اند كه نام خانوادگی شان “ستاره” است يادشان قمقمه های آبياست در گلوی خشك اين خاك . روي سجاده ماه ، پيشانی‌هايی بوسه برخاك می‌زند ، كه هزاران قمرتماشاگر آنند . روی آسفالت اين تمدن ، قلب هايی جابه جا می‌شوند ، كه نبض آن در دست آسمان است روی ساحل معرفت ، پاهايی رَد می گذارند ، كه آب های زمان آنرا نمی شُويَد روی سَر دَرِ غارِ دنيا ، نام دلبرانی حك شده است ، كه چشم «فرشته های كهنسال» را خيره كرده است روي “بال های نسيم ” عطر نام هايی نشسته است ، كه رايحه «گل محمدی» را تا فرداها می‌برد روی “شطرنج اين چفيه ها“آدم هايی ايستاده اند، كه همه «وزير » ند حركت ديروز اينان: نه آب می شناخت ، نه خشكی ، نه قله و نه نيزار سرسرايی داشتند به بزرگی سنگر، واتاق هايی پُراز نقشة آسمانی زبانی داشتند به لهجه جبرئيل دستی داشتند ، آشنا به قبضه ذوالفقار (س) و سَری داشتند پُر ازهوای بهشت حركت ديروز اينان : پای خواب رفته هزاران زمستان را به آستانه بهار باز كرده! درختان اين خاك همة شكوفه های خود را مديون قمقمه های مجروح اينان است. . روی شطرنج اين چفيه ها، آدم هايی ايستاده اند كه نام شان “بسيجی ” و نام خانوادگی شان « ستاره» است 🔰هفته بسیج، مبارک. @mr_nofoozi «قیام» رو در ایتا دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/500433117C61c5675348