🔸 ۱. درک چندجانبه از هویت انسانی و معنای زندگی همه ما در این مورد اتفاق نظر داریم که هرآنچه نویسنده ها می‌نویسند، چه به صورت ارادی و چه غیر ارادی، ریشه در اندیشه و جهان‌بینی آن‌ها دارد. نویسنده‌ای که روایت انسان را شنیده، نویسنده‌ی عمیق‌تری است و جهان بینی کامل‌تری از حقیقت زندگی دارد. روایت انسان به ما کمک می‌کند تا از زوایای گوناگون به مطالب قطعی نگاه بیندازیم. بنابراین، نویسنده‌ای که اهل روایت انسان است می‌تواند بازتاب درست‌تر و موشکافانه‌تری را از معنای زندگی در نوشته‌هایش ارائه دهد.✔️ 🔹۲. الهام گرفتن از داستان های بزرگ تاریخی یکی از ابزارهای مهم نویسنده‌ها برای غنی‌تر کردن محتوای متن‌های خود، استفاده از باز آفرینی وقایع گوناگون کهن و قدیمی است. روایت انسان گنجینه‌ای از وقایع تاریخی و حماسه‌های فراموش شده را به نویسنده‌ها ارائه می‌دهد تا با الهام گرفتن از این جریانات، چالش‌ها و کشمکش‌های گوناگونی را برای فضای داستانی خود خلق کنند.✨ 🔸۳. ساخت شخصیت‌های پیچیده و چند لایه شخصیت‌های تاریخی معمولا در شرایط بحرانی و سختی قرار داشته‌اند که باعث شکل‌گیری ویژگی‌های منحصر به فرد در آن‌ها شده‌ است. در روایت انسان ما از افراد تاثیرگذار متفاوتی صحبت می‌کنیم. گاهی با ابعاد جدیدی از افراد مشهور آشنا می‌شویم و گاهی شخصیت‌هایی را از دل تاریخ بیرون می‌کشیم که حتی نام‌شان هم تا به حال به گوش‌مان نخورده است. الهام گرفتن از ابعاد مختلف این زنان و مردان تاریخی، می‌تواند در خلق شخصیت‌های داستانی عمیق، چند بعدی و باورپذیر، به نویسنده‌ها کمک کند.👤 🔹۴. تقویت عمق معنایی در داستان‌ها روایت انسان حول محور عمیق‌ترین تقابل انسان، یعنی تقابل اراده حق‌ و باطل می‌گردد.⚔ داستان‌های پیامبران و شخصیت‌های تاریخی غالباً به نوعی دربرگیرنده پیچیدگی‌های روحی، اجتماعی و فرهنگی‌اند. درگیر شدن با این جریان‌ها، به نویسنده ها کمک می‌کند تا داستان‌های خود را از نظر معنایی عمیق‌تر کرده و لایه‌های مختلف فکری و فلسفی را در آن‌ها بگنجانند.✨ ⁉️ به نظر شما روایت انسان از چه ابعاد دیگری می‌تواند بر آثار نویسنده‌ها اثرگذار باشد؟ | @mabnaschoole |