به نـام خــدای مهربـــان "جای خالیِ روایت‌انسان" پیامبرها توی کتاب‌های دینی، چیزی در حد یک‌ نوستالژی تاریخی هستند. کسانی که یک‌باره سر از وسط زندگی مردم درآوردند و شب و‌ روز سخنرانی کردند تا چند باور و اعتقاد را در ذهن و‌ زندگی مردم عوض کنند. آخر سر هم بعد از سال‌ها تلاش، مردم روی خوش به‌شان نشان ندادند و پادشاهان هم پیامبران را کشتند. واقعاً ما چیزی بیشتر از این در کتاب‌ها خوانده‌ایم و ‌از این و آن شنیده‌ایم؟ بعید می‌دانم. این وسط، لابه‌لای سخنرانی‌ها موسی عصایش را تبدیل به اژدها کرد و‌ نوح بارانی جهان‌گیر آورد و صالح شتر از دل کوه بیرون کشید و عیسی کبوتر گِلی زنده کرد. ولی خب، نتیجه همان بود که گفتم. این روایت از زندگی پیامبران یک جایش می‌لنگد. یک‌باره آمدن پیامبرها وسط ماجراهای روزمره زندگی مردم، یک طوری است! قبول نکردن حرف پیامبران از طرف مردم کمی عجیب است. این‌که حتی بعد از معجزه‌ها هم اکثر مردم باز راه خودشان را می‌رفتند کمی مشکوک است.