۸ (اربعین) خدایا من دوباره دلغمینم به یاد سوز و داغ اربعینم شده قلبم پر از غم ز درد و رنج و ماتم حسینم وا حسینا۲ رسیده کاروان غم نصیبان کنار مرقد پاک شهیدان همه غرق عزایند به یاد کربلایند حسینم وا حسینا۲ چهل روز است دل زینب شکسته ز داغ کربلا در غم نشسته بریزد اشک دیده بر آن حنجر بریده حسینم وا حسینا۲ سر قبر حسین زینب رسیده ولی موی سپید و قد خمیده ز جا برخیز برادر ببین غمدیده خواهر حسینم وا حسینا۲ نبودی دشمنت زخمت نمک زد میان کوچه زینب را کتک زد ببین تو آه سردم سراپا رنج و دردم حسینم وا حسینا۲ ز داغ دخترت سوزد دل من زده آتش تمام حاصل من اگر چه زنده هستم ز تو شرمنده هستم حسینم وا حسینا۲