.
#امام_زمان
الا خيمه نشين دشت و صحرا
بگو امشب كجائي يا بن الزهرا
بيا بك سر بزن بر محفل ما
كجائي روشنائي دل ما
كجا بايد سراغت را بگيرم
برايت كي شود مولا بميرم
يبا بنگر كه غمخواري ندارم
بجز تو با كسي كاري ندارم
.......................
.
الا مسافر صحرا خدا کند که بيايي
اميد غائب زهرا خدا کند که بيايي
کنون که دل شده پر خون براي خاطر مجنون
تو اي حقيقت ليلا خدا کند که بيايي
دلم دوباره ز غمها ببين رميده ز هرجا
گرفته بهر تو تنها خدا کند که بيايي
به انتظار قدومت دو ديده دوخته ام من
به قفل بسته درها خدا کند که بيايي
بدون حسن تو اي گل بهار جلوه ندارد
گل شکفته زهرا خدا کند که بيايي
..........................
.
اي آنكه بود طالب ديدار تو چشمم
از هجر تو گرديده گهر بار تو چشمم
با رشته كلافي سر بازار محبّت
بنشستم و گرديده خريدار تو چشمم
تا آنكه بچيند گلي از گلشن رويت
باشد نگران بر سر بازار تو چشمم
اي يوسف زهرا به گدايت نظري كن
دارد طلب از چشمه ايثار تو چشمم
تا كي به تمنّاي تو اي مهدي موعود
گريان شود از طعنه اغيار تو چشمم
چشمم شده بيمار،نما گوشه چشمي
درمان كند آن نرگس بيمار تو چشمم
از بهر رهاييه دل خسته شتابي
باز آي كه گرديده گرفتار تو چشمم
................
.
#امام_زمان
اي به دلها درد عشقت جاودانه جاودانه
مي کشم بار غمت را عاشقانه عاشقانه
يابن الزهرا يابن الزهرا
اي اميد و آرزويم افتخار و آبرويم
من به غيرت دل نبستم اي يگانه اي يگانه
--
غير تو ياري ندارم با کسي کاري ندارم
گر تو ام از در براني من کجا گردم روانه
--
اي لقايت خواهش دل ياد تو آرامش دل
مي کشد از سينه ما آتش عشقت زبانه
.............
اي تير نگاهت به دل زار کجايي
اي روي گلت شمع شب تار کجايي
آرام و قرار دل بي تاب و شکيبم
آرام وقرار دل بيمار کجايي
گويم به که ماني که خلايق بشناسند
در مشکل من فاطمه رخسار کجايي
هر جا که تو هستي دل حسرت زده انجاست
خود گو به من خسته گو اي يار کجايي
..................
.
اي عزيز جان و دل يك دم بيا بنشين كنارم
گر بيايي صورتم را زير پايت مي گزارم
سروري،شاهي،اميري،حجتي،جان جهاني
پاي بوسم،بنده ام،خدمتگذارم،خاكسارم
گرچه عبد سركشي هستم تو جانا مهرباني
از تو زين اعمال زشتم شرمسارم
مايه آرامش شوريده بلبل نيست جز گل
هچو بلبل دائم از هچر تو اي گل بي قرارم
ساليان سال دارم انتظار مقدمت را
عمر پايان يافت آخر كي سر آيد انتظارم
مردم اندر حسرت ديدار روي تابناكت
پرده بردار از رخت اي صورت پروردگارم