. توسل به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زیبائی دنیا را من بی تو نمی خواهم آسایش عقبی را من بی تو نمی خواهم ای گل بنما خودرا آن صورت زیبا را باغ وگل وصحرا را من بی تو نمی خواهم در کار من عاشق صد ها گر ه افتا د ه لبخند سحر هارا من بی‌تو نمی خوا هم قست شود آیا من رخسار تو را بینم هرصورت زیبا را من بی تونمی خواهم شک نیست یقین دارم پایان فراغ آ ید سر و قد طوبی را من بی تونمی خواهم درراه تو چشمانم پیوسته ترا خوا نم بوی خوش گلهارامن بی تونمی خواهم ترسم که نبینم من آ ن صورت نو رانی این هجر غم افزارامن بی تونمی خواهم ازدور نگاهم کن ازغصه رهایم کن آ رامش فر دارا من بی تونمی خواهم ای یوسف آل الله فرزند رسو ل الله شادی فرح زارامن بی تو نمی خواهم بگزا ر قدم امشب برچشم من دلخون هر صبح دلا رارامن بی تو نمی خواهم بی توهمه دنیارااین شعرو غز ل ها ر ا شب ساحل دریارامن بی تونمی خواهم تو رهبر و مولا ئ تومنجی د نیا ئ هر نغمهءشیوارا من بی تو نمی خواهم ای جلو ه بی همتا ای منتقم ز هر ا این عشق شکوفارامن بی تو نمی خواهم بی تو چکند( شیدا) ا ی گو هر بی همتا این طبع خوش الحارامن بی تونمی خواهم. ...........  علیه السلام --------------------------------------- داغ حضرت حمزه ، می زند به جان آذر در راه خدا کشته ، شد عموی پیغمبر حامی رسول الله،  دیده بسته از دنیا دیده ی محبان شد ، در عزایش از خون تر ---------------------------------------- حمزه مظهر تقوا -- یاور رسول الله ----------------------------------------    در شهادتش یاران قامت فلک خم شد ، عالمی پر از غم شد نام حضرت حمزه،  جاودان در عالم شد سوی آسمان ها رفت ، مرغ روح او زد پر ---------------------------------------- حمزه مظهر تقوا -- یاور رسول الله ---------------------------------------- بنگرید اُحُد را که ، بینوا و دلخسته بر مزار آن سَروَر ، عاشقانه نشسته وا مصیبتا حمزه،دیده از جهان بسته در عزای هجرانش ، عرش خالق داور ---------------------------------------- حمزه مظهر تقوا -- یاور رسول الله ---------------------------------------- گریه کرده بهر گل ، خواهرش غریبانه جسم حمزه چون شمع و ، شد صفیّه پروانه در عزای او غمگین ، آشنا و بیگانه نام خواهرش بردم ، تازه شد غمی دیگر ---------------------------------------- حمزه مظهر تقوا -- یاور رسول الله ---------------------------------------- تازه شد به جان زخمِ ، داغِ کربلا امشب یادم آمد از صبر و ، از مصائب زینب تا که زنده ام باشد ، یا حسین مرا بر لب با نوای( نجوا )یم ، ریزم از بَصَر گوهر ---------------------------------------- حمزه مظهر تقوا -- یاور رسول الله ----------------------------------------