.
#امام_رضا_علیه_السلام
کبوتر حرم
زائر ثامِنُ الْحُجَج گشتم و خوشحالم
که چون کبوتران خود داده پر و بالم
به عشق او همیشه من رضا رضا گویم
رضا رضا گویم و لطف و کرمش جویم
زائر این قبرم و طوف حرمش کردم
گفته ام آقا بِنِگر لبالب از دردم
شکر خدا ساکن گلخانه ی تو گشتم
سائل درگاه کریمانه ی تو گشتم
شکر خدای ذُوالْمِنَن کشاندی ام اینجا
دستِ مرا گرفتی و رساندی ام اینجا
پنجره فولاد تو را دیدم و دل دادم
یعنی که من دخیل این پنجره فولادم
عاشق روی تواَم و بی سر و سامانم
کرامتی کن که به درگاه تو مهمانم
آمدم و ، خسته ام و ، دانم و می دانی
همیشه ضامنِ غریبانِ پریشانی
سائل درگاه تواَم جود و کرم با توست
بنده منم ، بنده ، تو مولایی و سلطانی
بس که تو داری کرم و لطف و عطا آقا
سائل خود را به کرمخانه تو می خوانی
صحن و سرای تو گواهِ دلِ من باشد
از حرم خویش کسی را تو نمی رانی
ریزه خور خوان تو هم بوده و هم هستیم
ای که تو غرقِ کرم و رحمت و احسانی
ما همگی بی سر و سامان جهان بودیم
داده نجاتمان تو از بی سر و سامانی
ای که زده شعله به جان آتش سوزانت
زهر جفا چه کرده با قلب پریشانت
حُجره ی در بسته شده قتلگه ات آقا
روی زمین آمده گلروی مَه ات آقا
لحظه ی آخر که ره خاتمه پیمودی
خونجگر از داغ حسین بن علی بودی
ای که غریبَ الْغُرَبا بوده ای و باشی
گریه کنِ کرب و بلا بوده ای و باشی
نقش گل و آینه را در نظرت داری
منتظر و دیده به راه پسرت داری
ای که تو با غربت و غم همسفری مولا
منتظرِ دیدنِ روی پسری مولا
«یاسرم» و از غم تو اشک بصر دارم
از نَفَس ات شعله و آتش به جگر دارم
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.