منو دل پر خون منو چش گریون منو تن بی جون خدا چه کنم منو در سوخته منو پر سوخته منو سر سوخته خدا چه کنم مادرم داره میمیره مادرم جَوون پیره مادرم دیگه تمومِ نفساش داره میگیره الهی بشکنه/دستی که دست مادرو شکست الهی بشکنه /پایی که بی هوا در و شکست (وای مادر، مادر مادر مادر) منو خون دیوار منو غم مسمار یه مادر بیمار خدا چه کنم زدن تو هیاهو کبوده تن و رو باچشمای کم سو خدا چه کنم مادرم با سرش افتاد مادرم تو شعله جون داد مادرم خدافظی کرد پشت در با تن نوزاد خیری نبینه کاش /اونی که پا رو چادرش گذاشت خیری نبینه کاش/ اونی که دستای سنگینی داشت ************** منو و یه پرستو منو ورمِ رو منو درد بازو خدا چه کنم منو یه جسارت منو یه اهانت منو یه شقاوت خدا چه کنم جلو ما، هلاکت اومد تو کوچه، به غارت اومد منو کشت، غرورم و کشت دستی که، رو صورت اومد جَوونه مادرم/ ولی شده مثه یه محتضر جَوونه مادرم /دعاش شده خدا منو ببر 📌محمدرضا زاد سرور