✍
🩸
«عطش» و «گرما» چه به روز ششماهه علیاصغر علیهالسلام آورده بود؟!
گزارشاتی در رابطه با این
مصیبت عظیم به ما رسیده است که چند نمونه را ذکر میکنیم:
📋
هو يَتَلَظَّىٰ عَطَشَاً
▪️ از عطش مانند ماهی دست و پا میزد.(۱)
📋
عَينَيه غائرتَين في رأِسه مِن شدّة العطش،
▪️از شدت تشنگی چشمانش در سرش فرو رفته بود.(۲)
📋
بَطنُه لازِقةٌ بِظَهرِه مِن شدّة الجوع ،
▪️از شدت گرسنگی شکمش به پشتش چسبیده بود.(۳)
📋
يُغشىٰ عليه ساعةً بعدَ ساعةٍ مِن الحَرّ والظَمَأ
▪️از شدت گرما و عطش ساعتی از هوش میرفت و ساعتی به هوش میآمد.(۴)
📋
قَدِ احتَضَرَ مِن شِدَّةِ العَطَشِ
▪️از اوج تشنگی در حال جان دادن بود!(۵)
📚(۱)مقتل ابو مخنف ص٨۴؛ و معالي السّبطين ج١ص۴٢۴
📚(۲)(۳)(۴) امواج البکاء ص۱۲۲
📚(۵)خصائص الطفل الرضیع،ص ۱۹
✍
آنقدر توان در بدن مختصرت نیست
آنقدر که حال زدن بال و پرت نیست
بر شانه بینداز خودت را که نیفتی
حالا که توانایی از این بیشترت نیست
فرمود: حسینم ... به خدا مسخره کردند
گفتند: مگر صاحب کوثر پدرت نیست
گفتی که مکِش منت این حرمله ها را
حیف از تو و دریای غرور پسرت نیست
حالا که مرا می ری از شیر بگیری
یک لحظه ببین مادر من پشت سرت نیست؟
آنقدر در آن لحظه سرت گرم خدا بود
که هیج خبر دار نگشتی که سرت نیست
این بار نگه دار سرت را که نیفتد
حالا که توانایی از این بیشترت نیست
#حضرت_علی_اصغر (ع)
#کربلا
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺
@madahi313