✍
زِ خانهها همه بوی طعام میآمد
ولی به جان تو بابا، گرسنه خوابیدم...
بنابر نَقلی امام سجاد علیهالسلام چنین فرمودند:
همینکه به دروازهٔ شام رسیدیم، ما را سه ساعت آنجا نگه داشتند که از یزید اذن بگیرند و بعد داخل شدیم، و حال آن که یهودی و نصرانی بی اذن داخل میشدند، و به این سبب آن را دروازه "ساعات" نامیدند، و قبلا به آن دروازه "حلب" میگفتند.
🔻از آن دشوارتر، حضرت فرمودند:
اول صبح بود که ما را وارد شام نمودند و نزدیک غروب بود که این عیال اسیر و کودکان را، گرسنه بر درِ خانهٔ یزید آوردند و حال آنکه تا درِ خانهٔ آن ملعون چندان مسافتی نبود و در این مدت، ما را در کوچه و بازارهای شام میگرداندند.
📚 انوار الشهادة ص ۲۳۴
➖ بنابر نَقلی دیگر امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
هنگامى كه ما را در خرابه شام قرار دادند، در آنجا انواع رنجها و سختیها را بر ما روا داشتند...
🔻روزى عمّهام زينبکبری سلاماللّهعلیها را دیدم که ديگى بر روى آتش نهاده است.
گفتم: عمّه جان! اين ديگ چيست؟
عمّهام فرمودند:
كودكان گرسنهاند... خواستم به آنها وانمود کنم كه برايشان غذا مىپزم و بدين وسيله آنان را آرام کنم...
📚بحرالمصائب ج۴ (نسخه خطی)
📚ریاحین الشریعه ج۳ ص۱۸۵
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313