🍁روضه ی حضرت رقیه س 🍁 ♠️حاج رضا نبوی♠️ ❤️السلام علیک یا فاطمه بنت الحسین❤️ امشب اگر می خوای شفای مریض بگیری بگو یا رقیه،دختر دم بخت داری بگو یا رقیه،هر حاجتی داری امشب بگو یا رقیه،جوون داری پسر داری نگران اینده شی بگو یا رقیه قربون صورت کبودت برم یارقیه کجا برم بی بی جان،(بابا تو این وقت شب چی می خوای سر سفره ی رقیه امشب این مردم اومدن حاجت بگیرن نان ونذری آوردن بیاد اون شبایی که گوشه ی خرابه می گفت گرسنم عمه یا رقیه، جن ملک وعالم وآدم همه یک سر هستند سر سفره ی احسان رقیه رقیه نمی دونم این دم رقیه با این دلا چه کرده بابا دلشکستگی بچه یتیم عرش ومی لرزونه اشک بچه یتیم ملاءکه ی آسمون رو غمگین می کنه امشب برا سه ساله ی ابی عبد الله کسی آروم نباشه،امشب دلم میخواد بی پروا گریه کنی، مادرا مادرانه ناله بزنن برا رقیه گریه کنن خواهرا خواهرانه برا سه ساله ی ابی عبد الله ناله بزنن، بی بی جان کو ملک یزید وچه شد آن حشمت وجاهش اما بنگر این همه عشاق پریشان رقیه اشک تو پاک نکن بزار به پهنای صورتت بریزه با صورت اشک آلود امشب .با خدا درد دل کن یا رقیه یا رفیه یا رقیه،چه می شه اینا یه شب کنار حرم با صفات باشن ،امشب چه خبره داستان،خادم حرم بی بی رقیه می گه دیدم یه زن مسیحی(فرانسوی) وارد شد تو حرم،دیدم دو تا قالیچه ی خیلی گران بهاء آ ورده می گه اینا تقدیم به بی بی بهش گفتم خانم شما همسایه ی حرمیت شما مسیحی (فرانسوی) هستین،دلیل اهدای این قالیچه چیه، من خادمم دلم می خواد بدونم خادمم برا کی خدمت می کنم ،گفت: به اقتضای کار همسرم اومدیم اینجا توهمسایگی بی بی رقیه خونه گرفتیم،یه شب شنیدم صدای ناله میاد صدایریه میاد گفتم چی شده اینا برا کی گریه می کنن، زنی که مستخدم ما بود گفت: برا یه دختر سه.ساله ناله می کنن، گفتم دیروز مرده گفتند:بیش از هزار سال است که از دنیا رفته گفت این دختر پیغمبر ص آخر زمان،دختر امام حسین ع باباشو تو کربلا با لب تشنه کشتند؛این دخنرو بچه هاشو به اسبر ی آوردن یه شب دلتنگ باباش می شه عوض دلداریش بدن یزید امیر وقت دستور می ده سر باباشوبراش آوردن این دختر همون جا جون می ده، گفتم چقر بی رحم بودن گذشت این ماجرا من بار دار شدم یه روز همسرم اومد خیلی ناراحته می گه دکترا گفتند اگه بچه دنیا بیاد شاید مادر زنده نمونه یا بچه می میره یا مادرش ،آیی مریض دارا، برا دختر سه ساله بی پروا ناله بزن،تا روزی که می باید می رفتم بیمارستان می گه رفتم بیمارستان شوهرم گر یه می کنه آروم آروم رو تخت بیمارستان گفتم خدا یا من غریبم نه مادر کنارم نه خواهر کنارم ،شب گشایش می دونی این دختر تو رابه کی سفاش می کنه میگه عمو عباسبیا،برادرعلی اکبر بیا،می خوام بگم ام البنین شما هم امشب بیا،یا زینب شما هم بیا ،بی بی زهرا شما هم عنایتی کن یا پیغمبر شما هم عنایتی آقا؛گفتم:یا رقیه تو دختر امامی تو دختر پیغمبر آخر زمانی؛من یه مسیحی ام تو مسلمانی به تو پناه آوردم یه رقیه، تو به کی پناه آوردی دکترا گفتند: یا بچه یا مادر می میره گفتم:من به سه سا له ی امام حسین ع پناه بردم، امشب دست خالی نمی ری یا رقیه مگه می شه روضه ی رقیه خونده بشه اسم عباس نیاد تا سر وگذاشتن جلو دختر کو چولو صدا زد بابا رقیه یه عالم حرف داره باهات بزنه حرفامو کنار میزارم بابا فقط دو تا سوءال ازت می کنم بابا بابا چه جوری رفتی سفر رقیه ندید (جمله ی ختم من خوندن از من و ناله زدن از شما) بالا یه سوءال ازت می کنم جواب رقیه رو بده بابا ،بابا به من بگو چرا عمو عباس با من قهره،یه وخ دیدم بابا شروع کرد گریه کردن،گفت:بابا از کربلا تا شام هر وخ چشام به چشای عمو م عباس افتاد دیدم چشاشو می بنده به من نگاه نمی کنه؛ دیدم بابا شروع کرد گریه کردن نه دخترم عمو با تو قهر نیست از تو خجالت می کشه؛ به تو وعده ی آب داده،هر کجا نشستی بگو: یا حسین یا حسین.... کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا لینک کانال👇 https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi