🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿
شیعیان فصل خزان گل و گلخانه رسید
وقت جانبازی هفتاد و دو پروانه رسید
ازحریم حرم بیت رسول مدنی
سخن از مشک و خم و ساغر و پیمانه رسید
تا که حرف از دل و دلدادگی آمد به میان
پسر حیدر کرار ، چه رندانه رسید
لحظه ی آمدنش ، گشته علمدار حسین
به اشاره ، شده سقا و مریدانه رسید
گفت مولا ، که در این برهه ، مرا یاری ده
چشم خود بست و سر افکنده و مستانه رسید
مشک بر دوش گرفت و به همه گفت ، وداع
گشته گریان چو به گهواره ی دردانه رسید
رفت در ظهر عطش چاره ای اندیشه کند
در حصار حسد و کینه ، غریبانه رسید
آتش عشق حسین و غم دستان جدا
شعله ور شد ، به دل زینب حنانه رسید
گر چه شرمنده شد از روی برادر ، عباس
لیک در محضر حق ، واله و فرزانه رسید
کو سعیدی که شود ، بوسه زن دست حسین
همچو کوری به عصا ، بر در این خانه رسید
شعر : محمد رضا سعیدی
آهنگ : محمد سعید گرجیان