برخیز علمدار برخیزسپهدار یاری ندارم
برخیز برادر برخیزدلاور برخیزکه غمخواریندارم
***
دستهای باوفای علمدارزتن جداست
گومشک اب ساقی وسردار من کجاست
لبهای تشنه ات می زند اتش به دلم
یااخااب ندارم زین پس ازتوخجلم
***
ناله واعطشامیرسد از اهل حرم
به تنم نمانده دستی مشک ابی ببرم
خجلت ازروی تودارم زینب غم پرورم
کودکان تشنه لبند امیدند ابی ببرم
****
ساقی تشنه لبان تشنه تراز تشنه لبان
جان سپردی لب تشنه به لب اب روان
روی دامان برادردیده ات رابستی
ای برادر توببین پشت من بشکستی
****
درخیمه کودکانم همه بی تاب تواند
زیرلب زمزمه جرعه ای از اب تواند
ای امید کودکان ای نمانده ببرم
جسم صدچاک تورا وی حرم نمی برم