980610-03-roze[hanif].mp3
2.72M
🌴روضه و توسل ویژه ورود کاروان آل الله به وادی کربلا حنیف طاهری کربلا از محضر زینب تکامل یافته از نسیم چادر زینب تکامل یافته این بیابان میزبان دسته دسته گُل شده آنقدر با کاروانِ گُل نشسته، گُل شده ما گلى داریم که از خاک و آب کربلاست شیردخت بوتراب، ام التراب کربلاست کربلا دشت بلا ، فرمانروایش زینب است کشتى اش خونِ خدا و ناخدایش زینب است رتبه اى دارد که دشمن اعترافش میکند رو به قبله میشود ، کعبه طوافش میکند اینکه در محمل نشسته ، فاطمه یا زینب است عالى اعلى على یا اینکه علیا زینب است محملش را همچنان بیت الحرام آورده اند عمه ی سادات را با احترام آورده اند زیر پایش را ملائک با مژه جارو زدند شش برادر در کنارِ محملش زانو زدند عصمتش را بین، کسى عصمت ندیده این همه عزتش را بین ، کسى عزت ندیده این همه او اگر خشمی کند ،یکباره طوفان می شود لشگر کوفه ز جنگیدن پشیمان می شود هیجده تکبیرزن ، شمشیرزن آورده است با خودش خواهر نه، زن نه، شیرزن آورده ست *همچین که محمل ها آرام گرفت فرمود همین جا خیمه میزنیم ، اصحاب همه دیگه آرام آرام رفتند ، بحث بحثِ ناموسِ خداست ..* از کنار محملش اصحاب یک یک میروند بهر عرض دست بوسى اش ملائک میروند و زمامِ ناقه اش در دستهاىِ جبرئیل لابلاىِ گریه می آید صداى جبرئیل: اى عزیزِ عالم امکان ، عزیزِ سرمدى ! زِینَبا اهلاً و سهلاً مرحبا ، خوش آمدى تو بزرگ کربلا هستى ولى پایین نیا در همان محمل بمان ، جانِ على پایین نیا 🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴