🟢 بهترین دلنوشته به قلم خانم زهرا خاکسار مدنی: فقط چند دقیقه است که از خواندن کتاب فارغ شدم. بارها تلاش کردم کتاب را تهیه کرده و بخوانم اما فرصتش پیش نمی‌آمد. خیلی اتفاقی در کتابخانه‌ی منزل پدرم آن را پیدا کردم. حدود ۲ ماه طول کشید تا به سراغش بروم؛ به نظرم رزق این روز هایم بود... روزهایی که به انتظار نشسته‌ام و به دلیل شرایط بارداری توان هیچ فعالیتی ندارم. هر سال به دلیلی از سفر اربعین جا می‌مانم و امسال هم روزی من انتظار بدین شکل است. از غروب دیروز که به خواندن کتاب مشغول شدم، متوجه نشدم که چطور ساعت‌ها به سرعت از کنار هم گذشتند. همیشه از خدا خواستم که خودم و همسر و فرزندانم آدم‌های مفیدی برای جامعه و اسلام باشیم. نمی‌دانم کی و چه وقت این آرزوی من برآورده می‌شود؛ اما از تصور فعالیت‌های خانم سادات که بی شک فقط ذره‌ای از آنها در این کتاب و با این قلم زیبا نوشته شده بود، جگرم خنک شد. از اینکه چقدر یک زن می‌تواند مفید و دست به خیر باشد. چقدر خلاق و شجاع... انگار به من جرأت می‌داد که مصمم‌تر در راه اهداف و آرزوهایم قدم بردارم. روی اعتقادات سست شده‌ام مرهم می‌گذاشت و یادآوری می‌کرد در این عالم هستی هیچ غمی بالاتر از عزای سیدالشهدا نیست و قدم گذاشتن در راه آن حضرت شیوه های مختلفی دارد که شاید فقط یکی از آنها تربیت فرزند صالح و تقدیم بی‌منت آن به اسلام باشد. از خداوند می‌خواهم توفیقات این مادر شهید را روز افزون و ما را همچون خانم سادات در سایه‌ی لطف و مرحمت خویش قرار دهد. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif