مادرانه
سلام مادرهای عزیز 🌷 مادر سه فرزند هستم که کوچکترین آن‌ها یک سال و دو ماهه است. می‌خواستم تجربه ی خودم رو در ماه چهارم بارداریم با شما بزرگواران به اشتراک بگذارم تا انشاءالله بتوانید در موارد مشابه تصمیم مناسبی بگیرید👌 در هفته ی ۱۶ بارداریم ، صبح یک روز عادی به مدت یک ربع حالم بسیار بد شد😓 بعد از ظهر همان روز سونو انجام دادم و متوجه شدم قلب جنین ایستاده😭 به توصیه پزشک زنان مجدد سونو انجام دادم و نتیجه همان بود😢 پزشک پیشنهاد استفاده از دارو و سقط رو دادند😞 اما از آنجایی که با گروه مادرانه آشنا بودم و علاقه ای به سقط اجباری () نداشتم در مقابل پیشنهادشان اصرار به صبر و فرصت دادن به بدن برای بروز علائم سقط کردم🍃 دکتر نسخه قرص اسید فولیک و یک رژیم غذایی برای آماده سازی بدن برای سقط رو به من دادند‌ .. بنده به گروه مادرانه پیام دادم و نهایتاً با درمانگر محترم و صبور خانم دهقان برای این موضوع همراه شدم. خانواده ی بنده اعتقادی به طب اسلامی ایرانی ندارند و طی این مسیر به زحمت متقاعدشون میکردم که صبوری و همراهیم کنند😔 تقریبا دو هفته طول کشید و طی این مدت درمانگرم بسیار دلسوزانه تدابیر لازم رو برای تقویت و آمادگی بدن چه برای سقط و چه برای ادامه بارداری ، برای بنده ارسال می‌کردند تا اینکه بالأخره علائم سقط آشکار شد.. سونو انجام دادم و متوجه شدم جنین خودش را کاملا جمع کرده .. خانم دهقان تدابیر سقط رو به بنده گفتند و فقط با یک تدبیر ساده در سحر هفتم فروردین‌ماه صبح که از خواب بیدار شدم با خونریزی شدیدی مواجه شدم؛به سرعت به حمام رفتم؛ مادرم در کنارم با انجام تدابیر به روند سقط و حفظ تواناییم کمک می کردند .. خونریزی بسیار زیاد بود اما به لطف خدا و سایه مادرم و همراهی درمانگر توانگرم خانم دهقان موفق به سقط شدم. و خوشحال و خوشحال از اینکه با ضعفی که طی این مدت احساس میکردم بدون خوردن قرص اسید فولیک در دوز بالا فقط با انجام تدابیری عالی ، توانایی سقط رو بدست آوردم. نه از شدت خونریزی بیهوش شدم و نه نیازی به کورتاژ ، نه نیازی به تزریق خون پیدا کردم، نه بدنم عفونت کرد و نه الحمدالله اتفاق بدی افتاد... 👆این ها چیزهایی بودند که طی این مدت انتظار، چه پزشک متخصص زنان و چه سونوگرافم و چه اطرافیانم بابتش به من استرس می دادند 😣 تدابیر همچنان بعد از سقط هم ادامه داشته و دارد . لازم میدانم در ابتدا از خدای خوبم تشکر کنم بابت این ⭕️تجربه ی قشنگ که مجدد این باور در من تثبیت و تقویت شد که بدن من رو خالقم در نهایت هوشمندی آفریده است. و تشکر میکنم و خدا قوتی میگم به گروه مادرانه مخصوصا درمانگر عزیزم خانم دهقان . ⭕️ تجربه ی قشنگ در کنار سقط : از دست دادن جنین برای همه ی اهل خانه ی ما حتی مادرم درد آور و ناراحت کننده بود بارها هم برای این موضوع گریه کردیم که خدایا اگر کوتاهی کردیم که باعث این اتفاق ناخوشایند بود ما رو ببخش .اما چرا تجربه ی قشنگ؟!👇 بنده سابقه ی سه زایمان طبیعی و یک سقط خارج از رحم رو در بیمارستان داشتم ؛ دو زایمان اولم در کنار ماما به نسبت خوب بود اما زایمان آخرم در کنار متخصص زنان با تزریق آمپول فشار و به سرعت انجام شد و حس بدی رو به من القا کرد 😓 بهمین دلیل از سقط در بیمارستان به مراتب بیشتر از زایمان می ترسیدم به دلیل کورتاژ و تجویزهای عجولانه ی کادر درمان بیمارستان 😥 به همین دلیل بعد از اون همه ترس و توصیه های اطرافیانم(بعضاً به بحث هم میکشید) و البته حس ناتوانی جسمی با اصرار خودم به خوبی سقط انجام شد برای من تبدیل به تجربه ی قشنگ سقط شد💪 اجرتان با صاحب الزمان عج انشاءالله @madarane_1    ایتا t.me/madarane_2   تلگرام
4.7هزار مشاهده