با رفتن ات، عالم به هم ریخت..!
عزیزم! من از بی قراری و رسواییِ جاماندگی،
سر به بیابانها گذارده ام، من به امیدی از این
شهر به آنشهر و از این صحرا به آنصحرا در
زمستـان و تابستان می روم. کریم ، حبیب، به
کَرَمت دل بسته ام، تو خود میدانی دوستتــــ
دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا
به خودت متصل کن...
قسمتیازوصیتنامهحآجقاسم🌱
#حاج_قاسم
@madare0120