عموم باورمندان به نظام، بر اساس فهم‌شان از مشترک لفظی نظام، دو دسته‌ می‌شوند: اهل وحی، اهل رأی... این‌ها که ما را به فهم دوره‌ی تثبیت فرا می‌خوانند، گویا فهم‌شان از نسبت شریعت و قدرت نردبامی است؛ شریعت نردبامی بود که ما را به سقف قدرت رساند و در رسیدن به قدرت به آن نیاز داشته‌ایم و در ماندن در قدرت دیگر به آن نیازی نداریم... بوقچی‌های تطبیع کشف حجاب ، دیر یا زود و خواه یا ناخواه، در حمایت از تطبیع اشغال قدس هم خواهند دمید... را هم به همین بهانه‌هایی که را فروختید، به ثمن بخس خواهید فروخت؛ برادران و خواهران ریشو|چادری یوسف... اگر می‌خواهید بدانید عرب‌ها چه طور اشغال قدس را عادی‌سازی می‌کنند، ببینید عجم‌ها چه طور کشف حجاب را عادی‌سازی می‌کنند؛ تطبیع، تطبیع است... هر که غائله‌ی ژینا و شورش هرزه‌ها و خیزش لختی‌ها را دیده باشد این روایت امام را آزموده است: ابلیس لشکری شدیدتر از زن‌ها و خشم ندارد... مسأله‌ی آن چه اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا یا عدالت‌خواه خوانده می‌شود قدرت است، شریعت نیست. شریعت مسأله‌ی شریعت‌مدارها است... تکلیف ما با کارگزاران مجتهد جمهوری اسلامی روشن است و با مقلدها؛ این‌ها که نه مجتهدند و نه مقلدند چه‌اند؟ مذبذب... سکولار بودن شاخ ندارد. سکولار بودن یعنی در کارگزاری در جمهوری اسلامی فاقد تفقه شرعی و اجتهاد جواهری باشی... ✍️ محمد مهدی فاطمی صدر @madare0120