•|♥|• 『°•.≼🌹≽.•°』 جهیزیه قالی می‌بافت به چه قشنگی؛ ولے درآمدش رو براے خودش خرج نمی‌ڪرد. هر چے از این راه در می‌آورد، یا براے دختراے فقیر جهیزیه می‌خرید و یا براے بچه‌ها قلم و دفتر. حتے جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت؛ البته با اجازه من. یادمه یه بار براے عیدش یه دست لباس سبز و قرمز خیلے قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون و وقتے برگشت درش آورد و گذاشت ڪنار. ازش پرسیدیم: «چرا شب عیدے لباس نوت رو در آوردی؟» گفت: «وقتے پیش بچه‌ها بودم با این لباس احساس خیلے بدے داشتم. همش فڪر می‌ڪردم نڪنه یڪے از این بچه‌ها نتونه براے عیدش لباس نو بخره... دیگه نمی‌پوشمش!». 📗 ڪفش هاے جامانده در ساحل، صفحه10 الے 15 🤲ٵللِّھُمَ؏َـجِّݪ‌لِوَلیڪَ‌الفَࢪج🤲 ⚜کانال مداحی ایتا⚜ 💯 @maddahieitaa 💯