آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
باید که عشق را به شما اقتدا کنند
بی دردهای خفته به مرداب عافیت
باید حساب خویش ز مردان جدا کنند
با نردبان درد به معراج میروند
آنان که تا به صبح خدا را صدا کنند
ایوبهای دهر تمامی درد خویش
با کیمیای درد تو باید دوا کنند
با کیمیای درد تو آری میسر است
مردم مس وجود بدل با طلا کنند
درد تو آیههای هدایت شود اگر
کفر جهان به قصه تو آشنا کنند
عمری به روی چرخ نشستی ز پا ولی
آنسان نشستنی که از آن قصهها کنند
یاران دردمند تو در روز رفتنت
جا داشت محشری به عزایت بپا کنند
کل الهههای اساطیر عاقبت
باید که معبدی به مزارت بنا کنند
با همرهان عرشی گلگون کفن بگو
یاران مانده در قفست را دعا کنند
روزی که بارگاه شفاعت بپا شود
مگذار از گروه تو ما را جدا کنند
#جانبازشهیدمحمدرضاتقی_ملک