امشب تنها به یک چیز فکر می‌کنم. به همان لحظه‌ای که پروندهٔ مرا می‌خوانید. بر دل مهربان شما چه خواهد گذشت؟ راستش امید دارم به لبخندی که از سر شوق، بر صورت همچو ماهتان نقش خواهد بست. اما اگر چنین نباشد، هر روز صبح با چه رویی از عهد بگویم؟ و من پناه می‌بَرم به خداوند از شر تعهدی که شکسته شود...