#عشق_با_رایحه_شیطنت
#پارت۴
چیزی نگفت
افرا:هوم؟دلیل این اشکای خوشگلت چیه؟
با گریه شروع کرد به حرف زدن
جانان:ت.تو همش گر...یه میکنی
هق هق گریه هاش نمیزاشت درست حرف بزنه
افرا:نه قربونت برم من گریه نمیکنم
نمیدونستم چی بگم به بچه
جانان:پس... پس چرا چشمات ا..این جوریه
اگ واقعیتو میگفتم که بیشتر گریه میکرد مجبور شدم دروغ بگم
افرا:قربونت برم من حساسیت دارم به گل هایی که ملیحه خانوم خریده بود از اونه
اشک هاشو پاک کردم
نصف غذاش مونده بود
افرا:غذاتو بخور قشنگم
جانان:توهم بخور
بازم منو وادار کرد دروغ بگم
افرا:من خوردم قبلا تو بخور غذاتو
بعد ۴مین غذاشو تموم کرد
جانان:آجی
افرا:جونم
جانان:میشه باهم کارتون ببینیم
لبخند زدم
افرا:باشه
حوصله هیچیو هیچکس رو نداشتم ولی برای اینکه روحیش خراب نشه باید خودمو جمعو جور میکردم
رفتیم رو کاناپه نشستیم جانان هم توی بغلمنشست
جانان محو تلوزيون بود منم تو همون حالت سرمو گذاشتم کنار کاناپهو چشمامو بستم
سعی کردم از فکر ها دور بشمو هیچ فکری نکنم
با صدای ملیحه خانوم سرمو بلند کردم
ملیحه خانوم:وکیل اومده دخترم
افرا:این وقت شب؟
ملیحه خانوم:آره نمیدونم چرا الان اومده
افرا:باشه شما ازش پذیرایی کن تا من برم لباسمو عوض کنم
دست جانان رو گرفتم رفتم بالا
افرا:جانان تو اتاقت بمون الان میگم پرستارت هم بیاد
جانان:چشم
افرا:افرین عزیزدلم
رفت تو اتاقش
منم رفتم توی اتاقم لباسمو عوض کردم موهامو هم فقط شونه کردم
از اونجایی که عادت نداشتم تو خونه جلوی کسی شال سر کنم بدون شال رفتم پایین
افرا:سلام خوش اومدید
وکیل:سلام خیلی ممنون
افرا:بفرمایید بشینید
نشستیم وکیل بحث رو باز کرد
وکیل:تسلیت میگم بهتون
افرا:خیلی ممنون
وکیل:اینطور که معلوم شده باباتون رو یک نفر کشته
افرا:بله ی سری از مدارک هم دزدیدن
وکیل:اتفاقا برای همین مورد این وقت شب اومدم
افرا:چیزی شده
وکیل:خیلی زود دست به کار شدن
افرا:چیشده
وکیل:با مدارکی که دزدیدن تونستن جعلی شکایت کنن
افرا:چه شکایتی
وکیل:پول و اموال
افرا:چقدر؟
وکیل:خیلی زیاد
افرا:دقیقش چقدره
وکیل:خیلی زیاده به اندازه پول این عمارت و حساب های شرکت
افرا:چطور باید بدیم این همه پول رو
وکیل:قبول کردن که در ازای پول عمارت رو بگیرن بقیش هم از حساب هایی شرکت میتونیم بدیم
افرا:اگه این عمارتو بدیم پس ما کجا بمونیم
افرا:بابام ی سری ارث و میراث برامون گذاشته از اون بدید
وکیل:نمیشه کارو سخت کردن به خاطر ی سری مدارک حداقل ۳سال طول میکشه تا ارث تقسیم بشه
افرا:پس باید چیکار کرد
وکیل:حدود ۴ملیارد تو حساب شرکت هست بقیش هم که گفتن عمارت رو میگیرن حساب پاک میشه
افرا:پس منو خواهرم چیکار کنیم این مدت رو؟
وکیل:فامیلی چیزی ندارید؟
افرا:نه اوم نمیشه که به راحتی الکی مالمون رو بکشن بالا هیچکاری نمیتونید بکنید
وکيل:پارتیشون کلفته مدارک دستشون کاری کرده به راحتی مدارک جعل درست کنن که این کار خیلی بهشون قدرت داده با این وضع کاری نمیشه کرد
افرا:من خواهرم کجا بمونیم پس هیچی واسمون نمیمونه
وکیل:خیلی معذرت میخوام این حرف رو میزنم ولی ی پیشنهاده از اونجایی که فامیلی ندارید و مالی واستون نمونده میتونید توی پرورشگاه بمونید تا وقتی که بتونیم ی کاری کنیم
افرا:چی؟دخترای فرخ شاهین نژاد برن پرورشگاه؟نه غیر ممکنه
وکیل:تصمیتون چیه؟
افرا:کار میکنم
وکیل:شما۱۶سالته کار نمیدن به دختر ۱۶ساله