👈داستان بسیار خواندنی از: درسی که مرحوم حاج آقای کافی به زن بی حجاب دادند... مرحوم حضرت حجت الاسلام و المسلمین شهید حاج شیخ احمد کافی_رضوان الله تعالی علیه_ نقل می کردند: داشتم می رفتم قم ، ماشین نبود ، ماشین های شیراز رو سوار شدیم. یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود. هی دقیقه ای یک بار موهاشو تکون می داد ، (لازم به ذکر است قضیه برای قبل از انقلاب اسلامی می باشد و لذا زنان بدون روسری و پوشش فراوان بودند) و سرشو تکون می داد و موهاش می خورد تو صورت من! هی بلند می شد می نشست ، هی سر و صدا می کرد. می خواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه . برگشت ، یه مرتبه نگاه کرد به منو و خانمم که کنار دست من نشسته (خب چادر سرش بود و پوشیه هم زده بود به صورتش) گفت: آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟! بردار یکی بشینه!! نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه! گفتم: این خانم ماست. گفت: پس چرا این طوری پیچیدیش؟! همه خندیدند. گفتم: خدایا کمکمون کن نذار مضحکه اینا بشیم. یهو یه چیزی به ذهنم رسید . بلند گفتم: آقای راننده! زد رو ترمز . گفتم: این چیه بغل ماشینت؟ گفت: آقا جون ماشینه! ماشین هم ندیدی تو آخوند؟! گفتم: چرا ! دیدم ولی این چیه روش کشیدن؟ گفت: چادره روش کشیدن دیگه گفتم: خب چرا چادر روش کشیده؟! گفت: من باید تا شیراز گاز و ترمز کنم ، چه می دونم چادر کشیدن کسی سیخونکش نکنن ، انگولکش نکنن ، خط نندازن روشو .... گفتم: خب چرا شما نمی کشی رو ماشینت؟گفت: حاجی جون بشین تو رو قرآن! این ماشین عمومیه کسی چادر روش نمی کشه.. اون خصوصیه روش چادر کشیدن.. من هم زدم رو شونه شوهر این زنه و گفتم: این خصوصیه ، ما روش چادر کشیدیم .... .📚منبع: هفته نامه پرتو سخن ص 5 شماره 736