✨﷽✨ 💠 تفکر در اینکه با عمر خود چه کردیم؟💠 ✍حاج آقا قرائتی: خداوند در قرآن، در سوره قیامت لحظه جان دادن انسان را چنین به تصویر می‌ کشد: چنين نيست (كه انسان مى‏ پندارد) آنگاه كه (در آستانه مرگ) جان به گلوگاه رسد. و گفته شود: چه كسى شفادهنده است؟ و (محتضر) بداند كه هنگام جدايى است. و ساق پا به ساق ديگر بچسبد (و ديگر حركتى نكند) در آن روز به سوى پروردگارت سوق داده شود. او كه نه حق را تصديق كرد و نه نماز گزارد. بلكه تكذيب كرد و روى گردانيد. و سپس با كبر و غرور به سوى اهلش رفت. (عذاب الهى) براى تو شايسته‏ تر است، شايسته‏ تر. باز هم شايسته ‏تر است، شايسته‏ تر. امام على(ع) مى‏ فرمايد: «يَنْظُرُ بِبَصَرِهِ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنِهِ» انسان در لحظه آخر، کسانی كه بالاى سر او هستند را مى‏ بيند و حرف‌ هايشان را مى‏ شنود، اما ديگر توان اينكه جواب بدهد را ندارد. كم كم زبان بسته مى ‏شود و در چنین لحظه‌ ای «وَ يُفَكِّرُ فِيمَ أَفْنَى عُمُرَهُ» فكر مى ‏كند كه عمرش را چه كرد؟ تا جوان هستيم فكر كنيم. براى چه درس مى‏ خوانی؟ مدرك بگيرم بعد استخدام بشوم زندگى كنم و... اگر فكر مادى باشد، اينجا بن بست است. کسانی كه ايمان ندارند، در يك دايره در حال چرخش هستند. كار مى‏ كنند كه بخورند و می‌ خورند تا جان داشته باشند که كار کنند. و هفتاد سال را به همین ترتیب سپری می‌ کنند...