شاهزاده ای در خدمت
#قسمت صد و سی و نهم🎬:
حجت بلا فصل پیامبر آه کوتاهی کشید و ادامه داد: حتی عبارت«حی علی خیرالعمل » را از اذان برداشت و ترک ان را سنت قرار داد و مردم هم در این مسئله نه تنها اعتراض نکردند بلکه از او پیروی هم نمودند.
و دیگر اینکه دربارهٔ مردی گمشده حکم کرد که «مهلت برای زنش چهار سال است و بعد چهار سال ازدواج کند و اگر شوهرش آمد اختیار دارد که زنش را ببرد و یا مهرش را بگیرد» و شما مردم این گونه حکم کردن برایتان خوش آمد و از روی نادانی و بی اطلاعی به کتاب خداوند و سنت پیامبر، آن را قبول کردید و سنت قرار دادید.
و چه عمل قبیحی عمر انجام داد که همهٔ عجم ها را از مدینه بیرون کرد و به این کار اکتفا ننمود و ریسمانی به طول پنج وجب برای نمایندگانش در بصره فرستاد و گفت : هر عجمی را گرفتید که قدش به طول این ریسمان رسید گردنش را بزنید.
و نیز برگردانیدن اسیران شوشتر در حالیکه از مسلمانان حامله بودند
و نیز فرستادن ریسمانی برای اندازه گیری اطفالی که در بصره دزدی کرده بودند که گفته بود : هر یک از انان به درازی این ریسمان برسد دستش را قطع کنید..
و شما مردم تمام این بدعت ها و بیش از این دیدید و دم بر نیاوردید ...
فضه که از پشت درب سخنان مولایش را میشنید ، بغض چندین ساله اش را فرو خورد و آرام زیر لب زمزمه کرد به راستی از اسلام جز نام چیزی به جا نمانده و در همین حال صدای مولا علی اوج گرفت که می فرمود:...
ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
🖤💦🖤💦🖤💦🖤