بیت الحزن
من چگونه بدنت را بگذارم بروم
پیکر بی کفنت را بگذارم بروم
جان من روی زمین است تحمل نکنم
که روی خاک تنت را بگذارم بروم
یوسفم پیرهنت رفته به غارت ،زچه رو
تن بی پیرهنت را بگذارم بروم
به چه حالی تن عباس و علی اکبر را
یادگار حسنت را، بگذارم بروم
تازیانه به تنم با خط نیلی بنوشت
لاله های چمنت را بگذارم بروم
من علمدار غمت هستم و هرگز نشود
علم سوختنت را بگذارم بروم
فرصت ماندن اگر نیست،کجا گریه کنم
گر که بیت الحزنت را بگذارم بروم
می برم عطر غمت را همه جا،جایز نیست
غم پرپر شدنت را بگذارم بروم