💖موعود شناسی 💖جهان در انتظار یگانه منجی
*داستان *در بیان قصه داود (ع)* 🌺🌸🌾🌺🌸🌾 بسم الله الرحمن الرحیم از امام محمد باقر علیه السلام منقول است
*ادامه داستان * *در بیان قصه داود (ع)* 🌺🌸🌾🌺🌸🌾 بسم الله الرحمن الرحیم داود علیه السلام به آن زن فرمود پس بیا با من ایشان را به من نشان ده. پس حضرت آن جماعت را از خانه های ایشان بیرون آورد و به این نحو میان ایشان حکم کرد تا اقرار کردند مال و خون را بر ایشان ثابت گردانید. بعد از آن به آن زن فرمود اکنون نام فرزند خود را عاش الدین ( زنده شد دین). از حضرت صادق ع منقول است که در عهد داود علیه السلام زنجیری از آسمان آویخته بود که مردم محاکمه به نزد آن زنجیر می بردند هر کس که محق بود دستش به زنجیر می رسید و هر که مبطل بود دستش نمی رسید. در آن زمان شخصی گوهری به دیگری سپرد. او را انکار کرد و گوهر را در میان عصای خود پنهان کرده بود. پس صاحب مال به نزد او آمد و گفت بیا به نزد زنجیر رویم تا حق ظاهر شود. چون به نزد زنجیر رفتند صاحب مال که دست دراز کرد دستش به زنجیر رسید. چون نوبت امانت دار شد به صاحب مال گفت این عصای مرا نگاه دار تا من نیز دست برسانم. پس دست او نیز رسید( چون گوهر در میان عصا بود و عصا را به صاحب مال داده بود) چون این حیله از ایشان صادر شد حقتعالی زنجیر را به آسمان برد. وحی نمود به داود علیه السلام که به گواه و قسم در میان ایشان حکم کن. در احادیث وارد است چون قائم آل محمد صلی الله علیه و آله ظاهر شود به حکم داود علیه السلام حکم خواهد فرمود به علم خود و به حکم واقع و گواه نخواهد طلبید. از امام محمد باقر علیه السلام منقول است در بنی اسرائیل عابدی بود که حضرت داود علیه السلام را عبادت او بسیار خوش می آمد. پس حقتعالی وحی فرستاد بسوی داود علیه السلام که هیچ کار او تو را خوش نیاید که او مرئی است و عبادت مرا برای مردم می کند. پس چون آن شخص فوت شد به نزد آن حضرت آمدند و گفتند فلان عابد مرد. آن حضرت گفت او را دفن کنید و به جنازه او حاضر نشد و چون او را غسل دادند پنجاه کس برخاستند و گفتند بخدا شهادت می دهیم که به غیر از نیکی از او چیزی نمی دانیم و در نماز او نیز پنجاه نفر چنین شهادت دادند. پس حقتعالی وحی فرستاد بسوی داود علیه السلام که چرا به جنازه فلان مرد حاضر نشدی؟ آن حضرت گفت برای آنچه خود خبر دادی مرا از حال او. حقتعالی فرمود بلی چنین بود ولیکن جمعی از احبار و رهبان در جنازه او حاضر شدند و نزد من شهادت دادند که از او نمی دانند مگر نیکی. پس شهادت ایشان را قبول کردم و آنچه خود می دانستم از او آمرزیدم. منبع:حیوة القلوب جلد اول( در قصص پیامبران و اوصیاء ایشان) نوشته علامه محمد باقر مجلسی رحمة الله علیه 🌸نشر پیام صدقه جاریه هست🌸 *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم* 🌾🌺🌸 *التماس دعای فرج* https://eitaa.com/madi113m