#تقویم_شیعه
⚫️
دوازدهم صفر الاحزان
🗒
حکمین در صفین(۱)
▪️صبح دوازدهم یا سیزدهم(۲) ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری، لشکر امیرالمؤمنین علیه السّلام مهیای جنگ شدند، اما عمروعاص حیله نمود و دستور داد تا قرآنها را بر سر نیزه کنند. صفوف جلو لشکر کفر ورقهائی از قرآن و در دیگر صفوف هر کس هر چه داشت بر سر نیزه کرد!! و فریاد می زدند: «لا حکم الا للَّه »! منافقین مانند اشعث بن قیس، یا تضعیف روحیه لشکر حضرت آنان را به اختیار حکمین ترغیب کردند. هرچه امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند که این نیرنگ است، و من کلام اللَّه ناطق هستم نتیجه نداد. سرانجام قرار بر این شد که هر لشکر حکمی از جانب خود معین کند تا حکم ایشان را هر دو طرف بپذیرند.
▪️معاویه عمروعاص را معرفی کرد و امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: «اگر ناچار هستیم، عبداللَّه بن عباس، و الاّ مالک اشتر نخعی حکم باشد».
▪️اشعث و جماعت قرّاء و حافظین که بعداً جزء خوارج شدند راضی به هیچکدام از این دو نشدند و گفتند: «فقط عبداللَّه بن قیس یعنی ابوموسی اشعری». نفاق منافقین نتیجه داد و ابوموسی و عمروعاص در «دومه الجندل» که قلعه ای است بین مدینه و شام، جمع شدند، و با توجه به عداوتی که هر دو نسبت به بنی هاشم خصوصاً حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام داشتند و با مکر و حیله عمروعاص حضرت را به ظاهر عزل نمودند. ابوموسی از جمله منافقینی بود که در شب عقبه (بعد از غدیر) قصد قتل پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را داشتند.(۳)
▪️بدین ترتیب فردای آن روز در بین جمعیت ابوموسی به عمرو گفت: تو بایست و معاویه را از امارت خلع کن، تا من هم علی بن ابی طالب علیه السّلام را خلع نمایم. عمروعاص گفت: من هرگز بر تو که عامل ابوبکر و عمر بوده ای و در ایمان و هجرت بر من تقدم داشته ای سبقت نمی گیرم! ابن عباس گفت: ابوموسی! پسر نابغه تو را فریب ندهد، ولی او به گفته ابن عباس گوش نداد و ایستاد و انگشتر از دست بیرون کرد و گفت: من علی و معاویه را از خلافت عزل نمودم و ساکت شد.
▪️عمروعاص ملعون ایستاد و گفت: «مردم شنیدید که ابوموسی، علی را از خلافت عزل کرد. من هم او را از خلافت عزل نموده، و آن را برای معاویه بن ابی سفیان ثابت می نمایم که او سزاوارتر است، و من بعنوان منصوب کردن معاویه انگشتر به دست می کنم»!
▪️حکمین برای عوام فریبی فحش و دشنام بسیاری به یکدیگر دادند و دست به گریبان یکدیگر شدند و شریح قاضی تازیانه ای بر سر عمروعاص زد. ابوموسی از ترس اصحاب حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام به مکه پناهنده شد. همه این مطالب در حالی بود که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در غزوه دومه الجندل ابوموسی را از اینکار خبر دادند و فرمودند: «حکمین در دومه الجندل گمراهند و گمراه می کنند کسانی را که از آنها تبعیت کنند».(۴)
▪️امیرالمؤمنین علیه السّلام پس از این واقعه در قنوت نوافل ابوموسی و سه نفر دیگر را این گونه لعن می فرمود:«اللهم العن معاویه و عمراً و اباالاعور السلمی و ابا موسی الاشعری».(۵)
_________________________________________
۱. قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۸۵.
۲. مستدرک سفینه البحار: ج ۶، ص ۲۹۴.
۳. شرح ابن ابی الحدید: ج ۱۳، ص ۳۱۴-۳۱۵.
۴. منتخب التواریخ: ص ۱۶۷. تتمه المنتهی: ص ۳۰-۳۱. شرح ابن ابی الحدید: ج ۱۳، ص ۳۱۵.
۵. شرح ابن ابی الحدید: ج ۱۳، ص ۳۱۵.
📚 تقویم شیعه، نوشته استاد بندانی نیشابوری، بخش صفر الاحزان
#به_ما_بپیوندید
🔻
کانال حدیثی " مدینة العلم "
╭────────┈•✾••┈┈
https://eitaa.com/joinchat/3074687166C788b7c795b
╰────┈•✾••┈┈