تو دوســــتان را به دشمنان می‌نمايی درويشان را غم و اندوه دهی ، بيمار کنی و خود بيمارستان کنی درمانده کنی و خود درمان کنی از خاک آدم کنی و بادی چندان احسان کنی سعد آتش بر سر ديوان کنی و به فردوس او را ميهمان کنی مجلسش روضه رضوان کنی نا خوردن گنــــدم با وی پيمان کنی و خوردن آن در علم غيب پنهان کنی آن‌که او را زندان کنی و سالها گريان کنی جباری تو! کار جباران کنی خــــداوندی تو! کار خــــداوندان کنی تو عتاب و جنگ همه با دوستان کنــــی. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab