تکثرگرایی دینی از محمود أيوب تا محمود طالقانی ✍️ مجید مرادی 🔺 دکتر محمود أيوب در زمینه مطالعات مقایسه ای ادیان و خاصه در گفتگوی اسلام و آثار ماندگاری بر جای نهاده است و برخی مقالاتش را صاحب این قلم در دهه هشتاد ترجمه کرده که در مجلات پژوهش‌های قرآنی و میثاق امین منتشر شده است. 🔺 پروفسور ایوب در موضوع تحت تاثیر آیت الله سیدمحمود طالقانی بود و در سخنرانی ای که در 1998 در دانشگاه ارتدکس بلمند لبنان القا کرد پس از اشاره به تفاسیر علمای و از آیات 123 و 124سوره نساء با بیانی شورمندانه به سراغ سیدمحمود طالقانی می رود و می گوید اکنون می خواهم به سراغ مفسری ایرانی و شیعی بروم که چندان شناخته نیست اما از ژرف اندیش ترین مفسران قرآن است و این آیه را به گونه ای متفاوت تفسیر کرده است. 🔺 آیه چنین می گوید: لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ ۗ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا [پاداش و كيفر] به دلخواه شما و به دلخواه اهل كتاب نيست؛ هر كس بدى كند، در برابر آن كيفر مى‌بيند، و جز خدا براى خود يار و مددكارى نمى‌يابد. 🔺 پروفسور ایوب که خود عرب زبان است در تفسیر این آیه به سراغ طالقانی می رود تا ببیند او چه شاهکاری کرده است. او می گوید طالقانی بر آن است که تکثرگرایی دینی در قرآن یا رستگاری و نجات تنها شامل اهل کتاب نمی شود و غیر اهل کتاب را هم شامل می شود و مبنای این تکثرگرایی همین دو آیه یادشده است. زیرا اگر منحصر در اهل کتاب بود صابئان که در قرآن از آنان نام برده شده اهل کتاب نیستند. 🔺 با این سخن محمود أيوب احساس کردم که او بهتر از ما ایرانیان سبدمحمود طالقانی را شناخته و در پرتو فهم قرآنی او قرار گرفته است. به سراغ تفسیر او (پرتوی از قرآن) رفتم و تفسیر آیات فوق در ذیل تفسیر آیه 62 سوره بقره یافتم. 🔺 طالقانی در تفسیر  الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ مي گويد این چهار آیین اسلام، یهود، نصرانی، صابئی که در آیه ذکر شده نمونه کامل مذاهب حقه یا معروف است که در شرق میانه و مهد پرورش پیامبران ظاهر گشته، در محیط دعوت و پرورش اینهاست که بیشتر نفوس مستعده می توانند به یگانگی مبدء و عالم آخرت ایمان آرند و عمل صالح را بخوبی تشخیص دهند و گرنه مقصود آیه کلی و عمومی است و مخصوص به پیروان این نیست. در این جا طالقانی از آیه 122و 123 نساء کمک می گیرد تا نجات را از انحصار چهار یا پنج دینی که در قرآن نامشان برده شده است نیز بیرون برد و در ذیل آیه ليس بامانبکم می گوید حق وابسته به آرزوها و بافته های اهل کتاب نیست و هر کس بد کند چزای آن را بیند. قرآن بنا به تفسیر طالقانی سنت رستگاری یا نجات را پیوسته یادآوری می کند تا پیروان این چهار دبن دچار غرور و آرزوها و بافته های خود و گذشتگان خود نشوند. (پرتوی از قرآن ج1ص 182) 🔺 طالقانی در این جا نجات را نه تنها در دایره اسلام منحصر نمی کند که حتی از ادیان تصریح شده در قرآن هم فراتر می برد و سپس حتی از دایره مؤمنان به ادیان آن سوتر می رود و قاصران را هم در دایره نجات یا رستگاری قرار می دهد. او کسانی را که دعوت پیامبران را نشنیدند و یا قدرت تحقیق ندارند معذور می داند و آنان را در صورتی که به هدایت عقل فطری ایمان آرند و راه صلاح در پیش گیرند مأجور می شمارد چنان که عواقب کردار بد مؤمنان را هم متوجه خودشان می داند. 🔺 این تفسیر متفاوت طالقانی از آیات یادشده او را در چشم محمود أيوب ستودنی کرد. شاید اکنون که امکانات معرفتی جدید، تحولات کلامی شگرفی را در دو سه دهه پیش رقم زده است برخی این نظر را ابراز کنند اما در نیم قرن پیش کار آسانی نبود. 🔺 خدا هر دو محمود لبنانی و طالقانی را بیامرزد و پاداش تامل و تدبر در کتابش را به نیکوترین وجه به آنان ارزانی دارد. @mafaz_news