چند خطی دربارهی رأی اعتماد مجلس انقلابی به کابینهی دولت چهاردهم:
اول و پیش از خواندن متن، درخواست دارم لطفاً کمی از فضای دوقطبیسازی و خطکشیهای صفر و صدی فاصله بگیرید و این را بخوانید، سپس آن را در چارچوب ذهنی خودتان تفسیر کنید.
فرض کنید شما در جایگاه رئیس مجلس هستید و نفوذ و اثر زیادی روی نمایندهها دارید.
رئیس دولت جدید کسیست که در دید کلی مدعی ارادت به رهبر انقلاب است، اما در رویکرد سیاسی با شما مخالف بوده و چه بسا از نگاه حضرت آقا هم فاصله داشته باشد. اما سالها با شما در یک مجلس بوده و رابطهی دوستانه و خوبی هم با هم دارید (صرف نظر از اختلاف سیاسی و حزبی).
از طرفی این رئیس دولت، از نظر اقتدار سیاسی ضعیف است، پس نیاز به حمایت یک ارگان یا چهرهی سیاسی مقتدر دارد. این شخص یا حزب میتواند حزب مخالف شما باشد که ایشان را به همان سمت بکشاند، میتوانید شما باشید، بسته به رویکردتان.
فضای کلی جامعه هم آمادهی یک بحران بزرگ است. پروپاگاندای عظیم اپوزسیون تماماً برای یک جنگ تبلیغاتی تجهیز شده تا بگوید مجلس اجازه نداد دولت شروع به کار کند، مجلس همهی کابینه را رد کرد، مجلس همان ابتدا چوب لای چرخ دولت گذاشت و... چه بسا تنشها را به حدی بالا ببرند که باعث استعفای رئیس دولت یا از هم پاشیدن کابینه، و یا در بهترین حالت کشمکش طولانی و فرسایشی بین دو قوه شوند.
شما چند راه دارید:
یک، اینکه کلا بگذارید به همین منوال پیش برود، هرچه بادا باد، رئیسجمهور طبق چارت حزبی خودش و همرأی با همحزبیهایش ۱۹ وزیر معرفی کند، به احتمال خیلی زیاد از این ۱۹ نفر اکثر قریب به اتفاقشان اصلاحاتی و بعضاً طرفداران جریان فتنه و انحراف خواهند بود، شاید در این میانه سه چهار نفر سیاستمداران غیرحزبی و مستقل هم باشند. خیلی بخواهند لطف کنند یک یا دو نفر نزدیکتر به طیف فکری سیاسی شما. مجلس انقلابی واکنشش چیست؟ یک واکنش قابل پیشبینی: بخش زیادی از کابینه با دعوا و بحث و جدل و آرای پایین رأی اعتماد میگیرند، بخشی هم که قطعا کم نخواهد بود، رأی اعتماد نمیگیرند و دولت در همان ابتدای کار با یک چالش خیلی بزرگ مواجه میشود و ماهها جدل سیاسی در مجلس و دولت و جامعه داریم.
دو، میتوانید سفت و سخت بایستید و به رئیسجمهور منتخب بگویید مجلس در هر صورت از خطوط قرمزش میلیمتری کوتاه نخواهد آمد. به دولت فشار بیاورید تا کابینهی انقلابیتر و متعدلتر معرفی کند، و بعد در مرحلهی رأی اعتماد هم نمایندهها رأی اعتماد ندهند و خطوط قرمز انقلاب را در همان چارچوب حفظ کنند.
اینجا دوتا مشکل هست، اول اینکه رئیسجمهور اگر موضع غیرمنعطف شما را ببیند قاعدتاً با شما همکاری نمیکند، چه دلیلی دارد کوتاه بیاید؟! ضمن اینکه حمایت اصلاحات اینجا پررنگتر و موثرتر از حمایت شماست. پس گزینههای رادیکالتر را وارد گود میکنند.
دوم اینکه در بحث رأی اعتماد هم اگر مجلس به آن تعداد نمایندهی همطیف رئیسجمهور رأی ندهد و آنها را هم مردود کند، عملاً دولت دیگر دولت اصلاحات نیست! دولت اصولگراهاست. این رییسجمهور چطور میتواند بپذیرد؟ چطور پاسخگوی همطیفهای خودش باشد؟ چطور با شما تعامل کند؟ سروصدای بوقچیهای اصلاحات را چطور میخواهد جمع کند؟
سه، راه حل سوم که من اسمش را میگذارم عقلانیت انقلابی این است:
شما یک معامله انجام میدهید.
به این صورت که از این رئیسجمهور ضعیف با قدرت و اقتدار خودتان حمایت میکنید.
تضمین میکنید که اگر با شما همراهی کند و به نگاه و خطوط قرمز شما پایبند باشد و در موارد زیادی به خاطر شما کوتاه بیاید، شما هم متقابلاً مجلس را همسو میکنید و کابینه را بدون دردسر راهی پاستور میکنید.
حالا این خطوط قرمز چه هستند؟
وقتی امتیاز میگیرید، باید مقابلش امتیاز بدهید. این امتیازهایی که میدهید چیستند؟
تعداد کمی از وزرا که احتمالاً از نقطه نظر امنیتی، ملی، و فکری خیلی قرار نیست موثر باشند، و بیشتر حوزهی عملشان تخصصیست به انتخاب خودش واگذار میکنید که البته از طرفی قاعدتاً باید از نظر امنیتی تایید شوند، و از طرف دیگر توانایی و تخصصشان در حیطهی کاریشان زبانزد باشد. اینجا کمی از موضعگیریهای سیاسیشان چشمپوشی میکنید. چرا؟ این خط قرمزها مهم نبودند و نیستند؟ البته که مهمند. اما داریم خطر بزرگتری را دفع میکنیم.
پس یک بده بستان سیاسی شکل میگیرد. از بحران و تنش پیشگیری میشود، از معرفی وزرای سابقهدار امنیتی و به دنبالش هوچیگری رسانههای برانداز جلوگیری میشود، و در واقع دفع افسد به فاسد میشود.
تمام اینها را وارد چارچوب صحبتهای حضرت آقا کنید دربارهی اینکه هرچه سریعتر دولت باید تشکیل شود و کارش را شروع کند.
یا بیانات دیگرشان که گفتند موفقیت دولت موفقیت همهی ماست.
خودتان قضاوت کنید.
آیا راه سوم راه وادادگی و زیرپا گذاشتن خون شهداست یا درایت و مصلحت و عقلانیت؟
@maghzesabz