روزنوشت شانزدهم
رنجهایی به وسعت بشریت
قسمت اول
نوای اذان از تبلت روی میز بلند شد. صدای قلقل آبِ به جوش آمده در کتری، با جوشش درون سینهام همراه شده بود: او تبخیر میشد، من اشک میشدم.
میخواستم از روی صندلی بلند شوم، اما هجمهی افکار نمیگذاشت. با خودم گفتم چه پناهی بهتر از سجاده؟
بیهوده نبود که سید آوینی میگفت یاد بگیر در این سیارهی رنج صبورترین انسانها باشی. کاش رنج نفهمیدن داشتیم. رنجی که میکشیم، رنج دوست داشتن است. رنج عشق ورزیدن به آدمهاییست که ندانستنهاشان، ندیدنها و نشنیدنهاشان، چشمبسته به در و دیوار خوردنهاشان و زخمهایی که از این ضربهها میخورند، آبت میکند. میسوزی و میجوشی و تبخیر میشوی از درون، درست مثل آب درون کتری. حس میکنی دیگر چیزی از تو نماندهاست. مگر نه اینکه عشق باید فزاینده باشد؟ پس چرا چون شمع قطره قطره جانت بر زمین میچکد؟
شهر برایم کوچک شده. دیوارهای بیمارستان به هم نزدیکتر شدهاند. این چه آشوبیست که جانم را میتپاند؟
بلند شدم و قامت نماز بستم. آرام اقامه میخواندم:
الله اکبر...
آری خدا بزرگتر است، از هراسهایی که به دل داریم. از غم نان، که مگر نه این است که روزیرسان، اوست؟
الله اکبر...
آری خدا بزرگتر است، بزرگتر از تانکها و موشکها. بزرگتر از تهدیدهای سخیف پلیدترین موجودات جهان
اشهد ان لا اله الا الله...
شهادت میدهم قدرتی در جهان، یارای ایستادن مقابل دوستانت را ندارد
اشهد ان لا اله الا الله...
گواهی میدهم تنها ابرقدرت دنیا تویی!
اشهد ان محمد رسول الله...
کجاست پیامبرت که بگوییاش: لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ. ای پیامبر! تو چنان در اندیشهی هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمیآورند هلاک سازی!
اشهد ان محمد رسول الله...
وای بر ما... چه خون دلی میخورد پیامبر رحمت (ص) که از ما دوستتر داردمان
اشهد ان علیاً ولی الله...
علی(ع)، دوستِ ابدی خدا، آرامش یتیمان کوفه... سایهی کودکان رنجکشیده و پناه مظلومان و بیپناهان... تنگ است سینهاش حتماً این روزها، از پارهپاره شدن تنهای کودکان، از جوشیدن خون از زمینِ فلسطین و لبنان؛ از آبیاری درختهای زیتون، با سرخترین و داغترین خونهای جهان، از جنینهای در رحم مادر مرده، از زنانِ باردارِ شکمدریده، از گورهای دستهجمعی و خانوادگی، از کفنهای گلگون کنار هم چیدهشده، از فریادِ سوزان حنجرههای زخمی، چه میکشد علی(ع)؟ چه میکشد؟
اشهد ان علیاً حجتالله...
علی(ع)، شیر میدان نبرد و حجت خداوند بر زمین، حیدر کرار، خیبرشکن و فاتح قلعههای یهود، فخر میکند امروز به فرزندان خلف ایرانی و لبنانی و یمنی و عراقی و سوریاش که داد مظلوم میستانند و با نورافشانیشان در شبهای ظلمت، سوسوی چراغ امیدند در قلبهای شکسته
حی علی الصلاة...
بشتابید مسلمانها! کجایید که نماز این روزها آغشته به خون است. بشتابید که قبلهی اولتان را جلادان مدرن زیر آتش گرفتهاند!
حی علی الصلاة...
نماز چگونه میخوانید وقتی مقابل ننگینترین کشتار جهان لالید؟ برای که به سجده میروید وقتی پیش خدایگان طاغوت و جنایت سر بر زمین ساییدهاید؟!
ادامه دارد...
@maghzesabz
https://heiran.blogfa.com/post/25