« اگه با گوشی زیاد بازی میکنه این رو براش بخون » یکی بود یکی نبود. آرتین چهار سال دارد و با پدر و مادرش در شهری بزرگ زندگی میکند. روزی از روزها که آرتین در حال بازی با ایپدش بود خوابش رفت در خواب زورافا کوچولو را دید که در حال گریه و زاری کردن است. وقتي آرتین نزدیکتر رفت صداي مادر زورافا را شنید که به او میگفت زورافا بازي با آیپد کافیه دوستانت براي بازي به دنبالت آمده اند. ولی زورافا با گریه می گفت بگو بروند میخواهم بقیه بازی ام را انجام بدهم زورافا زرافه کوچکی بود که به جاي بازي با پدر ومادر و دوستانش همیشه با تبلت بازی میکرد. مادر زورافا همیشه به او می گفت که بازی با تبلت براي سن شما مناسب نیست و به سلامتی ات صدمه میزند ولي او حرف مادرش را گوش نمي کرد فیلو شیران و هر کدام از حیوانات جنگل هم براي بازي به دنبالش می آمدند نمیرفت. مادر و پدر زورافا خیلی از این موضوع ناراحت بودند ولی او اهميتي نمي داد . روزي زورافا مادرش را صدا زد و به او گفت سرش خيلي درد می کند. مادر به او دمنوش داد و از او خواست استراحت کند ولی سر زورافا خوب نشد و دردش بیشتر و بیشتر شد. پدر و مادر که نگرانش شده بودند او را نزد جغد دانا بردند. جغد دانا او را معاینه کرد و گفت: حدس میزنم چشمهایش آسیب دیده اند. زورافا را باید چشم پزشک معاینه کند زورافا با پدر و مادرش به مطب عقاب تیزبین رفتند. کتاب چشمهای زورافا را معاینه کرد و متوجه شد چشمهایش دچار خشکی شده اند و همین باعث" سر درد او شده است. عقاب از او پرسید آیا تلویزیون یا تبلت زیاد نگاه کردی؟ زورافا با ناراحتي سري تكان داد سپس عقاب تیزبین به او گفت ميداني چرا به من تیزبین میگویند؟ چون من مراقب چشمانم هستم و با چشمان سالم میتوانم همه چیز را از فاصله دور هم ببینم. من و بقیه عقابها هیچ وقت آیپد و تبلت نگاه نمیکنیم تا به چشمانمان آسیبی نرسد. شما هم تا دیر نشده این قطره ها را روزی سه بار در چشمانت بریز تا هرچه زودتر خوب شوي. اگر بخواهي باز هم با آن بازی کنی چشمت آسیب بیشتری میبیند. در ضمن تا زمانی که به مدرسه و کلاس نرفتی با ایپد بازی نکن یادت باشد که بازی با دوستان و خانواده خیلی هیجان انگیز و بهتر است. " زورافا با دقت به حرفهای عقاب گوش کرد و از مطب بیرون آمد. در همین حال آرتین از خواب پرید و متوجه شد هنگام بازی با آیپد خوابش برده او خيلي سريع آیپد را خاموش کرد و آن را به مادرش داد. آرتین خوابش را برای مادرش تعریف کرد و قول داد دیگر با آیپد بازی نکند مادر آرتین هم برایش چند اسباب بازي فکري خريد تا با هم برای آموزش اعداد از آن استفاده کنند از آن روز به بعد آرتین هم با اسباب بازیهایش بازی میکرد و هم بیشتر در کارهاي خانه به پدر و مادرش کمک میکرد. پایان.... @mah_mehr_com