علیرضا به رفیق سوریهای که همراهمونه میگه هر دفعه برام مشکلی پیش میاد، میام اینجا و چند روز بعد مشکلم حل میشه...
خاطراتی که از آقا مصطفی در این سفر نقل شد، فرصت طرحش دست نداد.
سرم رو از گوشی بالا میارم. نور گلدستههای چراغانی شده حرم حضرت معصومه رو در چشمانم احساس میکنم.
سفرنامه شهریار
قسمت ششم
🌹
https://eitaa.com/joinchat/1722679342Cb46645e389