مرد یعنی کار و کار و کار و کار یکسره در شیفت های بی شمار مثل یک چیزی میان منگنه روز و شب از هر طرف تحت فشار مرد موجی است هی در حال دو جان بر آرد تا برآرد انتظار او خودش همواره در تولید پول لیک فرزند و عیالش پول خوار