🌹 💌 وقتی محمد حسین در کلاس اول دبیرستان بود، رفته بود . دیر کرده بود. نگرانش شدم. وقتی پدرش آمد، از او پرسیدم: محمد حسین کجاست؟ گفت: نگران نباش! مسجد است می آید. وقتی آمد خانه از علت دیر آمدنش پرسیدم و گفتم: مگر نباید ناهار بخوری؟ گفت: با بچه ها قرار گذاشتیم روزی چند ساعت به مطالعه کتاب های و بگذرانیم. شما دیگر باید به دیر آمدن و نیامدن من عادت کنید. (راوی: مادر شهید) 📚 کتاب حسین پسر غلام حسین (نخل سوخته، ص 32.  #ʝѳiɳ ↴ ➣|•°@mahdavion_1400•°