با سلام و احترام،
بحث در مورد تاریخ ایران و بهویژه سلسله هخامنشیان موضوعی پیچیده و جذاب است. به عنوان یک نقطه شروع، باید تأکید کنم که شواهد مستند و متعددی وجود دارد که نشاندهنده واقعی بودن سلسله هخامنشیان و شخصیت کوروش کبیر است.
اولین و شاید مهمترین منبع، هرودوت است. او در کتاب "تاریخها" به تفصیل درباره هخامنشیان و کوروش صحبت کرده و به وقایع تاریخی مختلفی از جمله فتح بابل اشاره میکند. هرودوت به عنوان یک مورخ یونانی، اطلاعاتش را از منابع مختلف گردآوری کرده و بهویژه بر روی رفتار کوروش با ملتهای تحت سلطه تأکید دارد. این توصیفات نه تنها در تاریخنگاری غربی بلکه در تاریخنگاری ایرانی نیز تأثیرگذار بوده است.
در کنار هرودوت، کتیبههای هخامنشی نیز شواهد روشنی از وجود این سلسله هستند. کتیبه بیستون، که به فرمان داریوش بزرگ نوشته شده، نه تنها به نام هخامنشیان اشاره میکند بلکه داستانهای مربوط به کوروش و داریوش را نیز روایت میکند. این کتیبهها به زبانهای مختلفی نوشته شدهاند و در نقاط مختلفی از ایران یافت میشوند.
تخت جمشید، به عنوان پایتخت هخامنشیان، خود گواهی بر عظمت این تمدن است. آثار باستانی موجود در این مکان شامل کتیبهها و نقشبرجستههایی هستند که نام هخامنشیان را ذکر کرده و نشاندهنده فرهنگ و هنر آن زمان هستند. همچنین، پاسارگاد محل دفن کوروش نیز یکی دیگر از شواهد مستند است که در آن کتیبههایی به زبان فارسی باستان وجود دارد.
در مورد ادعاهای شما درباره حذف سلسله کیانیان از تاریخ، باید گفت که اسطورهها و افسانههای کیانیان بیشتر در ادبیات و شعر ایرانی مانند شاهنامه فردوسی مطرح شدهاند. در حالی که فردوسی به شخصیتهای کیانی مانند رستم و جمشید اشاره کرده، اما این شخصیتها بیشتر جنبه اسطورهای دارند و نمیتوان آنها را به عنوان شواهد تاریخی معتبر تلقی کرد. شاهنامه ترکیبی از واقعیتها و افسانههاست و نمیتوان به تنهایی بر اساس آنها تاریخ را تفسیر کرد.
نکته دیگر این است که تاریخنگاری علمی بر اساس شواهد مستند و قابل بررسی شکل میگیرد. اگرچه ممکن است در برخی موارد تحریفاتی وجود داشته باشد، اما شواهد باستانشناسی و متون تاریخی موجود نشاندهنده وجود واقعی هخامنشیان هستند. همچنین، نظریههایی مبنی بر دستکاری تاریخ توسط یهودیان یا هر گروه دیگری بدون شواهد مستند قابل قبول نیست.
در نهایت، بحث درباره تاریخ ایران نیازمند بررسی دقیق منابع مختلف است. به عنوان کسی که با شاهنامه آشنا هستم و چندین بار ان را مطالعه و تحلیل کرده و در جشنواره های مختلف ارائه داده ام، می دانم که ادبیات میتواند منعکسکننده فرهنگ و ارزشهای یک جامعه باشد، اما نمیتوان به تنهایی بر اساس آن تاریخ را قضاوت کرد. تاریخ ایران باستان پیچیده و غنی است و برای درک بهتر آن نیاز به مطالعه دقیق منابع مختلف هست نه اکتفا بر یک اثر دلچسب، زیبا و ادیبانه از پادشاه نظم حکیم فردوسی.
➖➖➖➖➖➖➖➖
🌍 رصـد نمای تبیینی فضـای مجـازی
🇵🇸مهــــــــــدویـون313
『
@mahdavyon313 』