💠
یک دیدار و یک دنیا خاطره
🍃موقع خداحافظی من برگشتم به سمت آقا گفتم حاج آقا میشود من از شما یک خواهشی بکنم؟
حضرت آقا هم گفتند: شما خواهش نکنید...شما مادر شهید هستید، شما امر بفرمایید.
من هم گفتم: آقا من میخواهم این انگشتری که در دست شماست، روز قیامت من را شفاعت بکند، ایشان هم همانجا انگشترشان را از انگشت درآوردند و به من دادند.
✨بعد هم یک انگشتر دیگر به امیر پسر بزرگم دادند و همانجا نوه کوچکمان علی را که آن موقع ۵ ماهه بود در آغوش گرفتند.
ما گفتیم: آقا، حامد در وصیتنامهاش نوشته تنها دلخوشی من علی است، موقعی که علی بزرگ شد به او بگویید عمویت در جهت دفاع از حرم حضرت زینب (س) رفته و شهید شده و بگذارید افتخار بکند.
🌸حضرت آقا این را که شنیدند، یک انگشتر هم به علی یادگاری دادند و فرمودند : این انگشتر را نگهدارید وقتی علی بزرگ شد به او بدهید تا همیشه یاد عموی شهیدش باشد.
#شهید_حامد_جوانی🌷
🌱
@mahdihoseini_ir |
#آقا_مهدی